دانانگ شهری بی‌نظیر با یک دنیا جاذبه‌های طبیعی و تاریخی است. پل اژدهای دانانگ از ساخته‌های زیبای ویتنام است. این پل اژدها نمونه‌ای در سطح کره زمین ندارد. برای آشنایی با این پل شگفت‌انگیز با مجله دلتا همراه باشید.

دراگون بریج

پل اژدها طولانی‌ترین پل در ویتنام است که نمایشی خیره کننده از چراغ‌ها، آتش و آب است. این پل به‌قدری زیباست که هیچ بازدید‌کننده‌ای در تور ویتنام نباید بازدید از این مکان زیبا را از دست بدهد.

این پل زیبا به شکل اژدهای طلایی ساخته شده است. پل دارای شش لاین است و از روی رودخانه هان عبور می‌کند و همچنین یک نقطه عطف در میان گردشگران علاقه‌مند به عکاسی است.

پل اژدها به طور رسمی در سال ۲۰۱۳ پس از یک ساخت و ساز دو ساله، به مناسبت سی و هشتمین سالگرد آزادسازی شهر دانانگ افتتاح شد. با توجه به اعتقادات محلی که به سلسله نیل می‌رسد، اژدها نماد قابل توجهی از قدرت، نجابت و ثروت است.

این پل با چراغ‌های رنگارنگ در شب، چشم‌انداز شگفت‌انگیزی دارد. در تعطیلات آخر هفته و مراسم ملی، دولت ویتنام طوری برنامه‌ریزی می‌‌کند که از دهان اژدها آتش به بیرون زبانه بکشد و پلی که از دهانش آتش بیرون می‌آید برای گردشگران جذاب است.

بهترین زمان برای بازدید از این پل پس از غروب آفتاب است. زمانی‌که در کنار رودخانه قدم می‌زنید، پل هر چند دقیقه یک بار تغییر رنگ می‌دهد.

اطلاعات کوتاهی درباره پل اژدها

شهر دانانگ در جنوب ناحیه مرکزی کشور ویتنام قرار دارد. این شهر دارای فرودگاهی بین‌المللی است. می‌توان برای شروع یک سفر خوب به ویتنام، سفر را از دانانگ آغاز نمود. ساخت پل اژدها در روز ۹ جولای سال ۲۰۰۹ آغاز گردید.

هزینه ساخت این پل برابر با هشتاد و هشت میلیون دلار آمریکا شده است. نهایتا ساخت قسمت اصلی پل در ۲۶ اکتبر سال ۲۰۱۲ انجام پذیرفت. افتتاح پل نیز در تاریخ ۲۹ مارچ سال ۲۰۱۳ انجام گرفت. ۲۹ مارچ هر سال، سال‌روز آزادی شهر دانانگ است.

مشخصات پل اژدهای دانانگ

• طول پل دقیقا ۶۶۶ متر و عرض پل ۳۷.۵ متر است.
• بر روی پل ۶ مسیر برای پیاده‌روی در نظر گرفته شده است.
• شنبه‌ها و یکشنبه‌ها برنامه ویژه‌ای بر روی پل اجرا می‌شود.
• راس ساعت ۹ شب، از دهان اژدها آب و آتش بیرون می‌زند.
• همراه با این نمایش، نورپردازی‌های جالبی هم انجام می‌گیرد که ذوق تماشاگران را به دنبال دارد.
• در کنار پل برای بازدیدکنندگان، رستوران و کافه وجود دارد.

اگر از جمله مسافران علاقه‌مند به سفرهای لاکچری و خاص هستید، حتما ویتنام را برگزینید.

پیشنهاد مطالعه: مطلب دریای شگفت‌انگیز نیلوفرهای قرمز در تایلند را بخوانید.

شهر بودی “Bodie” یکی از معروف‌ترین مکان‌های متروکه در جهان است که به شهر ارواح آمریکا معروف است. بودی سالیانه میزبان بیش از ۲۰۰ هزار گردشگر از سراسر جهان است. برای آشنایی با شهر ارواح بودی با مجله دلتا همراه باشید.

شهر ارواح بودی در آمریکا

بودی یکی از شهرهای ارواح کالیفرنیا در کوه‌های سییرا نوادا شرقی قرار دارد. در سال ۱۸۵۹ ویلیام بودی در نقطه‌ای که اکنون به پرتگاه بودی معروف شده، طلا استخراج کرد. یک سال بعد، او جان خود را از دست داد و شهر کنونی به احترام او، بودی نامگذاری شد.

مردم در جستجوی ثروت و زندگی بهتر به سمت این شهر کوچک سرازیر شدند. این منطقه به شهر معدنی بزرگی تبدیل شد که پر از خانواده، دزد، مغازه‌دار و غیره بود تا این که ادامه استخراج از معدن هزینه سرسام‌آوری پیدا کرد.

معدنچی‌های شهر به سرعت به افرادی ثروتمند تبدیل شدند که پس از جمع‌آوری طلا و نقره‌های فراوان به شهرهای دیگری نظیر آریزونا، مونتانا و یوتا در ایالات متحده مهاجرت کردند.

بعد از مدت کوتاهی، در نتیجه نبود رونق اقتصادی شهر بودی از سکنه خالی و به شهر ارواح تبدیل شد. امروزه این شهر، به یکی از مشهورترین شهرهای متروکه جهان یا شهر ارواح آمریکا مشهور شده است.

داستان ارواح در شهر ارواح

یکی از اشباح دیده شده مربوط به مردی است که از پنجره‌‏ طبقه‌‏ دوم یک ساختمان به بیرون خیره شده است. دیگری شبح یک دختر جوان است که درحال قدم‌زدن در اطراف قبرستان قدیمی شهر است و در گذشته به صورتی تصادفی توسط یک معدنچی به قتل رسیده است.

زنی مسن که روی یک صندلی گهواره‌‏ای نشسته و به عقب و جلو حرکت می‌‏کند. گفته می‌‏شود که حتی درون شهر، شبح قاطر نیز در خیابان‌‏ها پرسه می‌‏زند و اعتقاد مردم بر این است که هنگامی که سقف معدن فروریخت، کشته شد.

داستان بسیار جالب و ترسناک دیگری از این شهر وجود دارد که مربوط به مردی است که گفته شده او همسر خود را زمانی که مست بوده با گلوله به قتل رسانده است. سه مرد به دلیل اینکه او همسر خود را به قتل رسانده بود تا سر حد مرگ کتکش زدند. گفته شده که روح خشمگین او به‌‏دنبال انتقام است. با توجه به استنباط مردم هر سه مرد به‌‏طرز مرموزی کشته شده‌‏اند.

این روزها در بودی چه می‌گذرد؟

امروزه بودی چیزی بیش از یک شهر متروکه نیست. تنها خاطره‌‏ باقی‌‏مانده از این شهر فقط وجود یک ویرانه از کارخانه استخراج طلا است.  تعداد ۱۱۰ ساختمان دیگر نیز سالم و پابرجا مانده است و فضای داخلی برخی از این ساختمان‌‏ها نیز به همراه اجسام و سایر متعلقات داخلی آنها هنوز دست نخورده‌‏ است.

این روزها شهر بودی به پارکی تاریخی تبدیل شده است که در طول سال بیش از ۲۰۰ هزار گردشگر را از سراسر جهان به سمت خود جذب می‌کند. گردشگران به این شهر سفر می‌کنند تا با گوش‌‏کردن به تاریخچه‌ آن، زندگی مردم را در گذشته تصور کنند. ماجراجویان با قدم زدن در سطح شهر، متوجه می‌‏شوند که برخی منازل قدیمی توسط ارواح تسخیر شده است.

پیشنهاد مطالعه: مطلب قبیله شکست‌خورده‌ عجیبی که روح‌های ترسناک شدند را بخوانید.

آیا می‌دانید تعداد زیادی از گردشگران برای تماشای نوع نادری تمساح از نزدیک، در زیستگاه طبیعی خود به چابهار سفر می‌کنند؟ اگر می‌خواهید چنین تجربه‌ای داشته باشید، می‌توانید همراه مجله دلتا به روستای باهوکلات یا گاندو در ۱۰۱ کیلومتری شمال شرق چابهار، در منطقه‌ای محافظت شده به‌همین نام بروید تا از نزدیک گونه‌ای نادر از یکی از بازماندگان عصر دایناسورها را ملاقات کنید!

روستای باهوکلات کجاست؟

روستای باهوکلات یکی از روستاهای دیدنی ایران با طبیعتی بکر و شگفت‌انگیز است. این روستا در ۹۰ کیلومتری شمال شرق چابهار واقع شده است. از نظر جغرافیایی این روستا بر روی یک تپه و در ارتفاع  ۴۰ متری از سطح دریا قرار دارد.

آب و هوای این روستا در فصول مختلف متفاوت می‌شود. در تابستان شما با هوایی گرم روبرو خواهید شد، اما در بهار و پاییز آب و هوای معتدل در این منطقه حاکم می‌شود. از این رو بهار و پاییز، زمان مناسبی برای سفر به این منطقه است.

معماری متمرکز این روستا از دو بخش سنتی و جدید تشکیل شده و بیشتر خانه‌ها به‌صورت یک طبقه ساخته شده است. مردم این روستا اهمیت خاصی برای مراسم مذهبی خود قائل هستند و غالبا با لباس محلی خود در این مراسم‌ حضور می‌یابند.

طبیعت این روستا بسیار زیبا و دیدنی است و مزارع موز آن، نظر هر گردشگری را به‌خود جلب می‌کند. در ضمن این روستا زیستگاه برخی از پرندگان شبه قاره هند نیز است. از دیگر گونه‌های این روستا می‌توان به ماهی گل‌خوار، راسو، پرندگانی نظیر هوبره و دراج، سنجاب و لاکپشت‌های سبز دریایی اشاره کرد.

تمساح گاندو

تمساح گاندو که یکی از گنجینه‌های ارزشمند این روستا محسوب می‌شود، در آبگیرهای ایجاد شده در مسیر رودخانه باهوکلات زندگی می‌کند. این نوع تمساح بسیار خطرناک بوده و نزدیک شدن به آن می‌تواند عواقب جبران‌ناپذیری و حتی مرگ را به‌دنبال داشته باشد. جالب است بدانید اهالی روستای گاندو نه‌تنها این موجود را خطرناک نمی‌دانند، بلکه معتقدند وجود این حیوان در روستا باعث برکت و افزایش روزی می‌شود.

مردم روستا، گاندوها را مقدس می‌دانند و هیچ آسیبی به آن‌ها وارد نمی‌کنند. اهالی باهوکلات به‌قدری برای ارزشمند‌ترین جاذبه‌ روستای خود ارزش قائل هستند که در سال‌های اخیر که خشک‌سالی دامن روستای آن‌ها را گرفته است، تلاش کرده‌اند که تمساح‌ها را به آبگیرهای پرآب‌تر انتقال دهند و حتی غذای آن‌ها را نیز تامین می‌کنند.

این نوع تمساح که اجداد آن‌ها ۲۲۵ تا ۲۶۵ میلیون سال قبل می‌زیسته‌اند، علاوه بر روستای باهوکلات و اطراف رودخانه باهوکلات، در اطراف رودخانه کاجو، شهرستان سرباز، محدوده‌های آبی شهرهای راسک، چابهار، نیک‌شهر و سراوان نیز یافت می‌شود. جالب است بدانید ۹۰ روستا در استان سیستان و بلوچستان میزبان گاندو هستند.

پیشنهاد مطالعه: مطلب جنگل نفرین‌شده‌ در مشهد که شب‌ها جیغ می‌کشد را بخوانید.

در جنوب شرقی تایلند، شمال شهر کومفاواپی، دریاچه‌ای به نام نونگ هان کومفاواپی وجود دارد که محلی‌ها آن را دریای نیلوفرهای قرمز می‌نامند. در ادامه همراه مجله دلتا باشید تا از این دریاچه دیدنی بیشتر بدانید.

تایلند، محبوب‌ترین مقصد گردشگری در جنوب‌شرقی آسیا است و دلیل خوبی هم برایش وجود دارد. شما می‌توانید تقریبا هرچیزی که می‌خواهید در این کشور پیدا کنید: سواحل آبی کریستالی، جنگل‌های انبوه، غذای عالی، هتل‌های ساحلی و برخی از بهترین هتل‌های لوکس جهان.

تایلندی‌ها علی‌رغم تعداد بالای توریست، همچنان به فرهنگ و سنت‌های خودشان پای‌بند مانده است و بی‌دلیل نیست که برایش نام سرزمین لبخندها را انتخاب کرده‌اند.

دریای نیلوفرهای قرمز تایلند

این دریای نیلوفر که در واقع یک دریاچه است در شمال تایلند قرار دارد. دریاچه‌ای کم عمق که عمق آن حداکثر ۱ متر است. با این حال، وسعت این دریاچه تقریبا ۳۲ کیلومتر است و به‌دلیل وسعت زیاد آن است که خیلی‌ها به آن دریا می‌گویند. این دریاچه، مطمئنا یکی از زیباترین جاذبه‌های گردشگری تایلند است که نباید از دست داد.

گل‌های نیلوفری، بیشتر در ماه ژانویه به‌چشم می‌خورند. این گل‌ها در سپیده‌دم باز می‌شوند و هر روز اطراف ظهر بسته می‌شوند. اگر دوست دارید تا منظره زیبایی از آن‌ها داشته باشید، باید در انتخاب زمان دقت کنید.

یک دریا زیبایی و شگفتی در این دریاچه

بعد از رسیدن به دریاچه می‌توانید قایقی اجاره کنید و به دل دریاچه بزنید. با طلوع خورشید می‌بینید که گل‌ها کم‌کم باز می‌شوند و آنجاست که خودتان را غرق در دریایی از نیلوفرهای خوشرنگ می‌بینید.

در میان راه با قایق‌های دیگر و ماهی‌گیران محلی روبرو می‌شوید که سعی دارند تا از این آب‌های قرمز رنگ ماهی بگیرند.، دیدن این تصاویر در جلوی چشمانتان، یک تابلوی بی‌نظیر از آفریده‌های خداوند را به ذهن‌تان می‌آورد.

آهسته‌ که جلوتر می‌روید، خودتان را در بین میلیون‌ها نیلوفر می‌بینید. اینجا جایی است که سکوت محض حکم فرماست و فقط شمایید و یک دنیا زیبایی، پس تا می‌توانید از منظره جلوی چشمانتان به همراه سکوت استفاده کنید.

مطمئن باشید، اولین باری در زندگی‌تان خواهد بود که این همه گل نیلوفر را یکجا می‌بینید.

پیشنهاد مطالعه: مطلب رودخانه زیبا و ترسناکی که آدمخوار است را بخوانید.

بازهم یک قبیله عجیب و جالب دیگر در گینه نو! ماجرای قبیله آسارو داستان افراد شکست‌خورده‌ای را روایت می‌کند که پس از شکست به کنار رود آسارو آمده و در آن‌جا پنهان شده‌اند. برای رفتن به این قبیله عجیب با مجله دلتا همراه باشید.

قبیله آسارو در پاپوآ گینه نو

پاپوآ گینه نو کشوری در اقیانوس آرام و قاره اقیانوسیه است که در شمال استرالیا و شرق اندونزی واقع شده است. پایتخت آن پورت مورسبی و جمعیت آن نیز حدود شش میلیون نفر است.

طبق معمول قبیله‌های آفریقایی، مردم قبیله آسارو زندگی و فرهنگ عجیب و غریبی دارند. مردان قبیله آسارو کلاه و ماسک‌های گلی و سیمانی بر سر دارند که هنگام قرار دادن آن بر روی صورت‌شان مردم قبایل دیگر را وحشت‌زده می‌کنند. طراحی این ماسک‌ها به‌گونه‌ای انجام می‌شود که این مردها، ظاهری همانند ارواح خبیث پیدا کنند.

جالب است بدانید این قبیله در مکانی بسیار دورافتاده و غیرقابل دسترس قرار دارد و به همین دلیل نیز تا حدود ۷۵ سال پیش، هیچ انسان دیگری در روی این کره خاکی از وجود چنین قبیله‌ای خبر نداشت.

در این بین از قرار معلوم روزگار برنامه‌های دیگری برای مردان گلی این قبیله در سر داشت و افزایش بازدید جهانگردان ماجراجو از این منطقه، این قبیله را به یک نماد ملی تبدیل کرد.

آسارو امروزه به نماد ملی گینه نو تبدیل شده است و سالانه گردشگران و ماجراجویان زیادی برای دیدن مراسم‌ سنتی این قبیله، به گینه نو سفر می‌کنند.

ماجرای ترسناک آسارو به روایت یک گردشگر ماجراجو

کارا گلداسمیت برای روایت ماجرای «مردان گِلی آسارو» در گینه نو برنده جایزه ۳۰۰ دلاری تلگراف شده است.

او گفته است: دقیق یادم نمی‌آید که آن‌ها چگونه آمدند، اما افرادی با قیافه‌های روح مانند به سرعت اطراف ما‌ را احاطه کردند. آن‌ها با ظرافت و در خفا حرکت می‌کردند و حتی یک لحظه هم از ما چشم برنمی‌داشتند. آن‌ها نیزه‌هایشان را سمت ما نشانه گرفته بودند و هر آن ممکن بود حمله کنند.

ما یک گام به عقب برداشتیم و آن‌ها نیز بی هیچ باکی به دنبالمان می‌آمدند. از دیدن کله‌های گلی و بزرگشان که لبخندی رعب‌آور بر روی صورتشان نقش بسته بود، خشکمان زده بود.

گرمای دم و بازدم یکی از آن‌ها را روی گردنم حس می‌کردم، اما تا برگشتم، غیبش زده بود. با چشمم تا هر جا می‌شد، وارسی کردم تا شاید یکی از آن‌ها را ببینم، اما خبری نبود. انگار آب شده بودند و توی زمین رفته بودند.

در افسانه اینطور آمده که مردان آسارو به‌دلیل سمی بودن گل نمی‌توانستند صورتشان را با گل بپوشانند، از این‌رو از سنگریزه‌های کنار رودخانه ماسک‌های بزرگ تهیه می‌کردند. در آن روزها، اکثر قبایل از ارواح ترس داشتند. بنابراین، دشمنان به خیال اینکه ارواح را دیده از آنجا پا به فرار می‌گذاشتند.

پیشنهاد مطالعه: مطلب درختانی که بز می‌دهند، جاذبه عجیب مراکش را بخوانید.

سربرج، روستایی است از توابع بخش طرقبه که به‌دلیل داشتن پدیده‌ای وحشتناک، سالانه میزبان صدها گردشگر است. جنگل سربرج که با نام جنگل جیغ مشهد نیز شناخته می‌شود، در نزدیکی این روستا قرار دارد. اغلب گردشگران راه سفر را برای دیدار این جنگل در پیش‌ می‌گیرند. داستان از این قرار است که درختان جنگل‌ مشهد جیغ می‌کشند.با مجله دلتا برای این سفر ماجراجویی همراه باشید.

ماجرای جنگل جیغ مشهد

روزها در این جنگل همه چیز کاملا عادی و آرام است. شب‌‌هنگام اما صدایی عجیب و وحشتناک از درختان به گوش می‌رسد. صدایی شبیه سوت یا جیغ که به‌محض تاریک‌شدن هوا شنیده‌ می‌شود.

این صدا تا سپیده‌دم ادامه دارد. شنیدن صدای جیغ در جنگل، یکی از ترسناک‌ترین اتفاقات برای افرادی است که تصمیم به اقامت شبانه در جنگل گرفته‌اند.

فکر می‌کنید چرا درختان جنگل‌های مشهد جیغ می‌کشند؟ عده‌ای می‌گویند اجنه و شیاطینی در لابه‌لای درختان این جنگل زندانی شده‌اند که شب‌ها از درد ناله می‌کنند. اما آیا این گفته حقیقت دارد؟

از سالی که این صداها از جنگل جیغ مشهد شنیده می‌شود، آب رودخانه سربرج، جاری شده است. همین امر باعث جلب توجه مردم شده است. نتیجه این امر، ترس آن‌ها از این پدیده‌ شگفت‌انگیز بوده است. وحشتی که می‌تواند گردشگران کنجکاو را به‌ سوی خود جلب کند.

برخی از ساکنین این منطقه، این صدا‌های وحشت‌آور را از ملخ‌هایی می‌دانند که به این منطقه هجوم می‌آورند و شب‌ها به درختان پناه می‌برند. برخی نیز عواملی ناشناخته از جمله تغییرات آب‌وهوایی را دلیل به‌وجود آمدن این صداها عنوان کرده‌اند.

صداهایی که از درختان این منطقه به گوش می‌رسد هیچ شباهتی به صدای جیرجیرک یا بادهای موزون بین شاخ و برگ درختان ندارد، چراکه وقتی این صداها شنیده می‌شوند، حتی برگ یک درخت هم به‌دلیل باد تکان نمی‌خورد.

عده‌ای نیز این جنگل را نفرین‌شده و محل سکونت اجنه می‌دانند. به گفته‌ برخی، شیاطین و روح‌های نفرین‌شده شب‌هنگام در این روستا پرسه می‌زنند و این اصوات دلخراش مربوط به آن‌ها است.

درست است که در لابه‌لای درختان و همچنین علفزارهای اطراف آن، هجوم ملخ‌ها مشاهده می‌شود. گفتنی است که هیچ پدیده‌ غیر‌طبیعی دیگری در منطقه به چشم دیده نشده است.

راز این جنگل مخوف!

آیا اجنه و شیاطین در لابه‌لای درختان جنگل جیغ مشهد زندگی می‌کنند؟ آیا این جنگل واقعا نفرین شده است؟

به منظور بازگشایی رمز و راز صداهای عجیب و غریبی که در این جنگل با پدیدارشدن ماه به‌وجود می‌آمدند اهالی روستای سر برج به همراه دهیار محل، تصمیم گرفتند تا موضوع را با بخشدار منطقه در میان بگذارند.

بخشداری این استان هم با شنیدن موضوع عجیب این جنگل، تعدادی از کارشناسان خود را به جنگل سربرج اعزام نمود. آن‌ها دریافتند که این جیغ‌ها، ناشی از صدای جیرجیرک‌ها است.

در واقع این جیرجیرک‌ها سال‌هایی که بارش باران، فراوان باشد و رودخانه سربرج، پرآب و خروشان باشد، به روستا حمله می‌کنند. آن‌ها در لابه‌لای درختان و گیاهان پنهان می‌شوند.

ممکن است بر روی هر درخت نزدیک ۳ هزار جیرجیرک بنشیند. تمام این جیرجیرک‌ها، در حاشیه‌ دو کیلومتری رودخانه هستند. تعداد زیاد آن‌ها باعث شده که آواز دسته‌‌جمعی‌شان مانند صدای جیغ و زوزه به‌نظر برسد. این جیرجیرک‌ها تا ۴۰ روز زنده هستند و بعد از بین می‌روند.

پیشنهاد مطالعه: مطلب باغ‌ موزه‌های دیدنی تهران، تاریخ در قلب طبیعت رامطالعه کنید.

مطلب امروز مجله دلتا مربوط به نهر بولتون استرید است. این تله مرگبار، یک رودخانه ظاهرا بی‌خطر به‌عرض یک‌ متر و هشتاد سانتی‌متر است. اما زیر جریان آب سطحی این رودخانه، شکافی عمیق با جریان‌های زیرزمینی قوی وجود دارد که هر کس در آن بیافتد به کام مرگ می‌رود. باور بر این است که تا به‌حال حتی یک نفر نیز از این رود آدمخوار زنده بیرون نیامده است. حتی اجساد مردگان نیز پیدا نمی‌شود.

نهر بولتون استرید

در کشور انگلستان و در شهر یورکشایر، بین برج باردن و صومعه بولتون، خطرناک‌ترین دام و تله نهفته است. نهری که به ظاهر آرام و مهربان اما در واقع کشنده است. این رود آدمخوار، یک جویبار با عرض حدود ۶ فوت و دارای شکاف‌هایی مرگ‌بار و عمیق است.

برای فهمیدن اینکه چگونه یک نهر کوچک کوهستانی می‌تواند چنین شهرتی داشته باشد، باید خلاف جهت آب حرکت کرد. کمتر از ۹۰ متر بالاتر، این جریان کوچک تبدیل به یک رودخانه به عرض ۹ متر می‌شود.

این رود که وارف نام دارد از میان یورکشایر می‌گذرد و وقتی به منطقه بولتون می‌رسد مجبور می‌شود که در فضایی باریک حرکت کند که در نتیجه سرعت و عمق بسیار زیادی پیدا می‌کند. عرض کم استرید هم یک توهم است، چرا که کناره‌های این رود آدمخوار از زیر خالی هستند. زیر کناره‌ها پر از سوراخ‌ها و تونل‌هایی است که بقیه آب رودخانه در آن جریان دارد. کسی واقعا نمی‌داند عمق بولتون استرید چقدر است.

رود آدمخوار استرید

سطح بولتون استرید آنقدر آرام است و کناره‌های رودخانه آنقدر به‌هم نزدیک هستند که در گذشته بازدید‌کنندگان و گردشگران بی‌پروا، فکر می‌کردند که می‌توانند عرض آن را بپرند یا پا درون رودخانه گذاشته و از آن بگذرند، چرا که به‌نظر می‌آمد عمق آن تا زانو می‌رسد.

امروزه با نصب علائم خطر در این منطقه، بازدیدکنندگان فقط برای دیدن این پدیده طبیعی به این مکان زیبا و مرگبار می‌آیند، هرچند هنوز هم ماجراجویانی وجود دارند که این خطرها را به جان خریده و پا به نهر می‌گذارند.

به‌درستی باور بر این است که اسم این رودخانه از Stride به معنای گام برداشتن است. در آن منطقه بر روی درختان علائم هشداردهنده نصب شده تا مردم را از پریدن از عرض رودخانه منصرف کند، با این حال داستان‌های بسیار زیادی وجود دارند راجع به کسانی که لیز خورده و بی‌رحمانه به درون حفره‌ها و تونل‌های زیرزمینی این رودخانه کشیده شده‌اند.

پیشنهاد مطالعه: مطلب دره اسرارآمیز ارواح در ایران را بخوانید.

اماکن تفریحی در تهران زیاد است. از اماکنی که معمولا به خاطر وجود درختان، هوای تمیزتری دارند و اغلب عمارتی تاریخی در آن‌ها قرار دارد باغ موزه های تهران است. در این مطلب مجله دلتا می‌خواهیم تعدادی از باغ موزه‌های زیبای تهران را به شما معرفی کنیم.

باغ موزه هنر ایرانی

یکی از باغ موزه های تهران است که آثار و زیبایی خاص آن می‌تواند دل و روح شما را به تماشا بگیرد. سنگ‌فرش کف، فضای سبز و آبراهه‌های آن از یک سو، آثار هنری، کافه‌های زیبا با طرح سنتی و عطر خوش دمنوش از سوی دیگر دلربا و دلنشین است.

در این باغ زیبا ماکت ۱۱ اثر باستانی ایران، از جمله برج آزادی، چهل ستون، سی‌و‌سه پل و … قرار دارد.

باغ ایرانی

سبک هندسی و تقسیم‌بندی خاص کاشتن درختان، حوض بزرگ و فواره، آب‌نماهای متعدد، عمارتی در مرکز باغ و تقارن در طراحی از ویژگی‌های چشمگیر باغ‌ ایرانی است. اگر عاشق گل و گیاه هستید می‌توانید از این مکان با صفا لذت ببرید. در بهار، لاله‌های رنگارنگ این باغ شما را به یاد کشور هلند می‌اندازند.

باغ عین‌الدوله

باغ عین‌الدوله نمونه‌ای زیبا از باغ‌های تهران است که در آن نگار‌خانه‌ای نیز دایر است. این باغ سرسبز در واقع اقامتگاه ییلاقی عین‌الدوله وزیر مقتدر قاجار بوده است.

استخری زیبا که جزایر کوچکی در آن وجود دارد در وسط باغ قرار دارد. آینه‌کاری و نقاشی‌های دیواری شاه‌نشین عمارت نیز چشم‌نواز و زیباست.

باغ فردوس

باغ فردوس که از قدیمی‌ترین باغ های تهران است در زمان محمدشاه قاجار ساخته شده است. این باغ دو‌هکتاری عمارتی بزرگ و زیبا دارد. درختان کهن‌سال سر‌ به‌ فلک کشیده و آبراهه وسط باغ با کاشی‌های آبی و فواره‌های کوچک محل مناسبی برای گرفتن عکس‌های زیباست. وجود چندین سینما، کافه‌های دنج، فضای سبز و درختان تنومند در این باغ برای هر سلیقه‌ای جذاب است.

باغ نگارستان

به دیدن یکی از باغ های تهران می‌رویم که به محض ورود شمعدانی‌ها به ما خوش‌آمد می‌گویند. درختان سربه فلک کشیده، حوض‌ها و آب‌نماهای زیبای این باغ بسیار دلنواز هستند. وجود آثار هنری فراوان و نقاشی‌ها، این مکان را تبدیل به نگارستان کرده است.

این باغ زیبای ایرانی به دستور فتحعلی‌شاه قاجار برای اقامت تابستانی ساخته شده. از مکان‌های دیدنی این باغ می‌توان به موزه مکتب کمال‌الملک با بیش از ۱۳۰ نقاشی، تالار اسفرجانی با ۱۸ تابلو‌ مینیاتور، مجموعه ملک‌الشعرای بهار و تالار جهانگیر با مجسمه‌های کوچک از چهره‌های سرشناس اشاره کرد.

باغ موزه قصر

اگر روزی هوس کردید بدون جرم به زندان بروید حتما باغ موزه قصر را انتخاب کنید. این باغ که قبلا قصر و عمارت شاهان قاجار بوده در زمان پهلوی به زندان تغییر کرده و بزرگانی چون بزرگ علوی و غیره در آن محبوس بوده‌اند. این باغ زیبا با تنوع گونه‌های گیاهی بسیار چشم‌نواز است.

باغ موزه مقدم

یکی از نفیس‌ترین باغ های تهران، باغ و خانه مقدم است که امروزه به شکل موزه پذیرای بازدیدکنندگان است. به دلیل رعایت اصول باغ‌سازی ایرانی، معماری اصیل و همچنین اشیا خاصی که در این موزه نگهداری می‌شود، به آن لقب نفیس‌ترین خانه تاریخی ایران را داده است.

شیشه‌های رنگی ساختمان و حوض بزرگ مزین به گل‌های شمعدانی و آب‌نمای زیبا در این باغ دل شما را مسحور می‌کند.

ایوان شمالی خانه با چند ستون کاشی‌کاری شده که حوضچه‌ای مرمرین در وسط آن قرار دارد زیبایی منحصر به‌فردی به این عمارت اعیانی داده است.

باغ موزه مینیاتور

یکی از باغ های زیبای شرق تهران، باغ موزه مینیاتور است. این باغ که الهام گرفته از باغ‌سازی اصیل ایرانی است، حوض کاشی‌کاری وآبراهه‌های فیروزه‌ای زیبا دارد.

کنار معابر باغ پر از گلهای رنگارنگ است. اگر امکان سفر به سراسر ایران را ندارید حتما به این باغ مینیاتوری زیبا سر بزنید. در این باغ ماکت‌های زیبایی از آثار باستانی ایران با جزئیات بسیار دقیق را می‌توانید ببینید.

پیشنهاد مطالعه: مطلب زنان لب بشقابی، جاذبه گران‌قیمت اتیوپی را بخوانید.

مردم قبیله سورما اتیوپی را می‌توان یکی از سردمداران فشن و مد دانست. در این مطلب مجله دلتا با شما به اتیوپی، بین مردم عجیب قبیله سورما می‌رویم.

سفر به اتیوپی

اتیوپی کشوری است در شاخ آفریقا که با سومالی، سودان و کنیا در همسایگی قرار دارد. کلیسای تاریخی و حیرت‌انگیز سنت جورج که با صخره‌های سرخ‌رنگ آتشفشانی ساخته شده، پر از رمز و راز است و نگاه هر بیننده‌ مشتاقی را به خود خیره می‌کند.

علاوه بر جاذبه‌های تاریخی، بازدیدکنندگان زیادی هستند که برای دیدن زیبایی‌های طبیعی یا قبایل عجیب، به اتیوپی سفر می‌کنند. شهرت اتیوپی به خاطر آب وهوای متغیر آن است.

قبیله سورما اتیوپی

قبیله سورما در دره اومو در کشور اتیوپی زندگی می‌کنند. به مردم قبیله سورما، سوری می‌گویند. آن‌ها بخشی از قبیله سورما هستند که به خاطر لب‌های عجیبشان مشهور شده‌اند.

در طول دوران برده‌داری، قبیله سورما اتیوپی برای اینکه به‌عنوان برده فروخته نشوند، در میان لب‌های خود بشقاب قرار می‌دادند تا بدقیافه شده و فروخته نشوند. در طول زمان، این عمل تبدیل به نوعی زیبایی شد و در نهایت در فرهنگ این مردم جای گرفت.

آب و هوای دره اومو که این قبیله در آن زندگی می‌کند، بی‌نهایت گرم است، بنابراین پوشیدن لباس برای مردم موضوعی اختیاری است.

کودکان این قبیله بدن خود را با رنگ‌های طبیعی گچ و دیگر رنگ‌هایی که در کنار رودخانه می‌یابند، رنگ می‌کنند. زمانی که گردشگری وارد قبیله می‌شود، فرزندان رئیس قبیله تمام صورت خود را رنگ می‌کنند تا در میان دیگر کودکان و فرزندان به‌راحتی قابل شناسایی باشند.

زنان لب بشقابی

قوم مورسی مشهورترین قوم در میان این قبیله هستند. دلیل اصلی مشهور بودن آن‌ها، نوع تزئینی است که زنان این قوم برای زیباسازی خود انتخاب کرده‌اند.

زنان قبیله سورما از سنین پایین، حلقه‌ها و بشقاب‌های بزرگی را درون گوش‌ها یا لب‌های خود جاسازی می‌کنند. پس از اینکه لب‌ها به اندازه کافی کشیده شد، این صفحه چوبی را با صفحاتی بزرگتر عوض می‌کنند. حتی گاهی مجبور می‌شوند که دو تا سه تا از دندان‌های جلویی را برای این کار بکشند.

بعضی از زنان بالغ می‌توانند صفحه‌ای با ۳۰ سانتی متر قطر را در میان لب‌های خود قرار دهند. جذابیت زن‌های این قبیله با اندازه این بشقاب‌ها سنجیده می‌شود.

سنت‌های قبیله سورما

زنان زمان سرو غذا برای همسران خود و یا زمانی که خود را برای مراسم مذهبی آماده می‌کنند، این بشقاب‌ها را در میان لب‌هایشان می‌گذارند.

در دیگر مواقع می‌توانید آن‌ها را بدون این بشقاب‌ها ببینید. در این مواقع بعضی از لب‌های زنان، گاهی تا پایین چانه آن‌ها آویزان شده است.

مردان قبیله سورما برای ازدواج باید به پدر عروس هزینه‌ای شامل گاو و کلاشینکف بپردازند. اگر زنی بشقاب بزرگتری در میان لبانش داشته باشد، هزینه ازدواج با او گران‌تر بوده و البته زن بهتری هم خواهد بود.

هر خانواده در قبیله سورما توسط مادر آن خانه اداره می‌شود. این زنان صاحب تمام زمین‌های کشاورزی، خانه و سودهای به‌دست آمده از زمین‌ها هستند و می‌توانند هر چه که می‌خواهند با درآمد حاصله انجام دهند.

اقتصاد قبیله لب بشقابی‌ها

افراد قبیله به کشاورزی مشغول هستند. در طول فصل‌های خشک مردم این قبیله عسل جمع می‌کنند. مردان این قبیله با دیگر قبایل اتیوپی تبادل کالا به کالا انجام می‌دهند. محصولات خود را با موادی مانند پوست شیر، دم زرافه، عسل و عاج فیل به ازای تفنگ و سلاح ها معاوضه می کنند.

جهانگردان و افراد بسیاری برای آشنایی بیشتر با این قبیله و البته تهیه مستند و عکاسی از زندگی مردم آن، به اتیوپی سفر می‌کنند. با این وجود یادتان باشد که قرار گرفتن در میان این قبایل می‌تواند خطرناک هم باشد. سعی کنید که به عقاید این قبایل احترام بگذارید و در نهایت پس از آشنایی با زندگی آن‌ها، این مکان را ترک کنید.

پیشنهاد مطالعه: مطلب نیلوفر آبی، مادر معابد زیبای هندوستان را بخوانید.

ایران عزیز زیبایی‌های بی‌شماری را در دل خود جای داده است. این زیبایی‌ها گاهی با لطافت و احساس عجین شده‌اند و گاه با تاریخ و تمدن. گاهی از هنر و صنعت پرده برداشته‌اند و گاه از علم و دانش. اما در این میان دسته پنجمی هم وجود دارد که وحشت و بی‌رحمی عضو جدایی‌ناپذیری از آن‌‌ها است. مجله دلتا در این مطلب شما را به دره ارواح خوزستان یا دره کول‌‌‌ خرسان آشنا می‌کند.

سفر به دره ارواح خوزستان

کول در زبان محلی به معنی دره است. این‌که چرا به این دره کول‌ خرسان می‌گویند را هیچ‌کس به طور دقیق نمی‌داند. عده‌ای از قدیمی‌ترها گفته‌اند که در گذشته این مکان محل زندگی خرس‌ها بوده است و به همین دلیل آن را کول‌ خرسان یعنی دره خرس‌ها نامیده‌اند.

کول‌ خرسان یا دره ارواح ، دره‌ای اسرارآمیز است که پیمایش مسیر سخت و هراس‌آور آن، هیجان و شگفتی را برای شما به ارمغان می‌آورد. این دره یکی از شگفت‌انگیزترین جاذبه‌های دزفول است.
هوای خنک و دل‌پذیر، زیبایی‌های مسحور کننده به همراه طبیعت مخوف و پر ابهام دره ارواح، ماجراجویان و گردشگران زیادی را به سوی این منطقه از خوزستان می‌کشاند.

چشمه‌ها از دیوار‌های این دره شگفت‌انگیز می‌جوشند و درختان بادام کوهی و نخل‌ها، تصاویر خیال‌انگیزی را پدید آورده‌اند.

دره کول‌‌‌ خرسان در عمق ۲۰۰ متر بین صخره‌های سنگی‌ قرار گرفته است. در برخی نقاط از دیواره‌های این صخره‌ها آبشارهایی سرازیرند که زیبایی این منطقه را چندین برابر کرده است. این دره به دلیل عمق زیاد و عرض کم در بیشتر ایام به نور مستقیم خورشید دسترسی ندارد و همین امر موجب می‌شود که هوای داخل دره در تابستان خنک و در زمستان گرم باشد.

مسیر دره در برخی نقاط، آن‌قدر کم عرض است که تنها به اندازه گذر یک نفر جا دارد!

حتی تصور این که بخواهیم از زیر این سنگ‌های بزرگ و معلق عبور کنیم هم ترسناک است. درون دره چشمه‌های گوناگونی وجود دارد که در نهایت منجر به جاری شدن رودی دائمی در دل دره شده‌اند.

آیا کول‌ خرسان واقعا دره ارواح است؟

خیلی چیزها وجود دارد که باعث شده دره کول‌ خرسان را دره ارواح بنامند. مسیر پر از پیچ و خم که بین دو صخره سنگی بلند قرار گرفته‌ اولین گزینه برای ایجاد خوف در این فضا است. این مسیرها اغلب تاریک هستند و اگر هم نوری در آن دیده شود تنها به اندازه یک روزنه است.

هنگامی که قسمتی از مسیر ورودی را طی می‌کنید، دیوارها ارتفاع بیشتری پیدا می‌کنند و نور خورشید کم می‌شود. پس از طی مسافتی تقریبا دیگر نوری وجود ندارد. با همه این اوصاف نمی‌توان منکر زیبایی‌های منحصر‌به‌فرد دره ارواح شد.

در طول مسیر نیزارها و درختان انگور و انجیر وحشی به وفور دیده می‌شود. این گیاهان با شاخ و برگ‌هایی تنیده در هم، در تاریکی دره تصویری خوفناک پدید می‌آورند.

ساختار طبیعت این دره وحشتی برای افراد ایجاد می‌کند که باعث شده تا این مکان به دره ارواح خوزستان شهرت یابد. اسمی که می‌تواند در یک کلام شرایط درون دره را برای مخاطب تصویر کند.

پیشنهاد مطالعه: برای آشنایی بیشتر با جاذبه‌های ایران‌گردی، اینجا نقطه وسط ایران است را مطالعه کنید.

نگهبانان فانوس‌های دریایی برای مدت طولانی در تنهایی زندگی می‌کنند، اغلب برای هفته‌ها، حتی ماه‌ها، ارتباطی با دنیای بیرون ندارند. شاید این تنهایی یک اثر سایه‌‌وار و ترسناک، در داخل سنگ و ملات‌های این سازه‌های زیبا می‌گذارد. امروز به سراغ فانوس دریایی سنت آگوستین در فلوریدا آمریکا می‌رویم. فانوس دریایی خالی از سکنه، که داستان‌های ارواح آن مشهور است. با مجله دلتا همراه باشید.

فانوس دریایی سنت آگوستین

فانوس دریایی سنت آگوستین و موزه دریانوردی در ایالت فلوریدا آمریکا قرار دارند. این فانوس دریایی که بین‌ سال‌های ۱۸۷۱ تا ۱۸۷۴ میلادی ساخته شد، همچنان به‌عنوان هدایت‌کننده کشتی‌ها فعال است.

علی‌رغم اینکه در حال حاضر این منطقه، به عنوان یک موزه دریا و دریانوردی فعالیت می‌کند، اما هنوز هم به عنوان یک نقطه فراطبیعی شناخته می‌شود!

با صعود از ۲۱۹ پله این فانوس دریایی می‌توانید نمایی فوق‌‌العاده از سنت آگوستین و سواحل پیرامون آن ببینید. همچنین در پایین فانوس، بقایای کشتی شکسته‌ای را می‌توان مشاهده کرد.

سنت آگوستین، جاذبه گردشگری وحشت

چندین حادثه غم‌انگیز در این فانوس رخ داده که یکی از نخستین اتفاقات، مرگ نگهبان فانوس دریایی بوده است. اتفاق ترسناک دیگر به مرگ دو دختر بچه اشاره دارد که حین بازی از فانوس سقوط کردند و به داخل اقیانوس افتادند.

اکثر مردم، داستان‌های ترسناک مخصوص به خودشان را درباره این مکان نقل می‌کنند. داستان‌هایی درباره صداهای وهم آلود و عبور و حرکت بعضی چیزهای شبح‌وار. طبق باور مردم آن منطقه ارواح این مردگان همچنان در همین حوالی پرسه می‌زنند.

این مکان در چند قسمت از برنامه «شکارچیان روح و داستان شبح من» دیده شده است. ضمن اینکه تورهای شبانه‌ای به نام تاریکیِ ماه هم با این موضوعیت برای عاشقان گردشگری وحشت برگزار می‌شود.

داستان‌های ارواح درباره این فانوس

۱۳۹ سال است که از ساخت فانوس دریایی سنت آگوستین در فلوریدا می‌گذرد. این فانوس دریایی جایگاهی برای خودکشی دختران جوان شده بود. دختران جوان به طرز عجیبی به سمت فانوس کشیده می‌شدند و خودکشی می‌کردند. بعد از دو خودکشی توجه مردم جلب شد و روزنامه‌ها دوربین‌هایی کار گذاشتند تا دلیل این اتفاق‌ها را بفهمند، ولی بی‌فایده بود.

دولت، بعد از سومین مرگ مشابه مجبور به پلمپ کردن این مکان شد. بعضی معتقدند ارواح سه دختری را که در فانوس دریایی
خودکشی کردند را به تسخیر درآورده‌اند. شنیدن صدای خنده دخترانه و صدای پا از راه‌پله فانوس دریایی و طبقه دوم منزل متصدی فانوس، به‌کرات گزارش شده است.

در حال حاضر خانه متصدی فانوس، تبدیل به موزه شده است و گردشگران می‌توانند از فانوس دریایی و منزل متصدی آن بازدید کنند. در این سفر، راهنمای تور داستان‌های تاریخی و مرموز مربوط به این مکان را برای بازدیدکنندگان تعریف می‌کند.

علاقه‌مندان به داستان‌های ارواح از سراسر جهان به این مکان می‌آیند و از این فانوس دریایی بازدید می‌کنند.

پیشنهاد مطالعه: مطلب راز جهان مردگان در غار هزارتوی شیطان را بخوانید.

معبد نیلوفر آبی که با نام‌ معبد لوتوس نیز شناخته می‌شود، توسط معماری ایرانی و به‌طور کامل از سنگ مرمر سفید ساخته شده است. شکل ظاهری بنا به گل نیلوفر شباهت دارد که در کشور هند با عبادت و دین پیوند خورده است. برای آشنایی بیشتر با معبد نیلوفر آبی با مجله دلتا همراه باشید.

مشرق‌الاذکار یا معبد نیلوفر آبی هند

معبد لوتوس، یکی از هشت معبد قاره‌ای در شهر دهلی‌نو پایتخت هندوستان است که از معروف‌ترین بناهای مدرن هند به‌شمار می‌آید. به معماری این بنا که به شکل گل نیلوفر است، جوایز معتبر بین‌المللی بسیاری تعلق گرفته و مقالات بی‌شماری در نشریات معتبر جهانی درباره آن نوشته‌اند. معبد لوتوس یکی از پربازدیدترین ساختمان‌های جهان است.

در این بنا هر فرد با هر اعتقادی می‌تواند در سکوت به تفکر و مناجات بپردازد. انجام مراسم مذهبی و سخنرانی در سالن اصلی ممنوع است و اغلب مردم هندوستان از هر مذهب و طایفه‌ای آن را محترم می‌شمارند.

غار گلوی شیطان بلغارستان یکی از اسرارآمیزترین مکان‌های گردشگری دنیاست. این غار در ۱۷ کیلومتری شهر دوین و در اعماق یک دره قرار دارد. اگر دوست دارید بیش‌تر از این مکان سحرآمیز بدانید، با مجله دلتا همراه باشید.

غار گلوی شیطان بلغارستان، غاری اسرارآمیز

بافت طبیعی بسیار منحصر به‌فرد این غار هر بازدیدکننده‌ای را متحیر می‌کند. برای تصور این شگفتی ذکر همین نکته کافی است که ورودی این غار شبیه به سر شیطان است و در قسمت گلوی این شیطان آبشاری عظیم قرار دارد و ساختمان آن از سنگ‌های قیمتی ساخته شده است.

غار گلوی شیطان بلغارستان علاوه بر نام جالبی که دارد به دلیل ویژگی‌های خاص و اسرارآمیزش یکی از جاذبه‌های گردشگری پرطرفدار برای توریست‌ها و همین‌طور مکانی ایده‌آل برای عکاسان محسوب می‌شود. دهانه غار شکلی عجیب و خاص دارد که به اعتقاد بسیاری شبیه به دهان شیطان است و وقتی آرام آرام وارد غار می‌شوید انگار به سرزمینی مرموز وارد شده‌اید.

افسانه اورفئوس و غار گلوی شیطان

درباره این دنیای جادویی زیرزمینی روایت‌های بسیاری در میان مردم بلغارستان سینه به سینه منتقل شده است. یکی از معروف‌ترین آن ها افسانه اورفئوس است.

اورفئوس یکی از آوازه خوان‌ها و نوازندگان اساطیری یونان است. همسر اورفئوس که یکی از زیباترین زنان یونانی بود، بر اثر مار‌گزیدگی، جان خود را از دست داد و به جهان زیرین منتقل شد.

اورفئوس که تحمل جدایی از همسرش را نداشت به جهان مردگان رفت و توانست با نوای زیبای چنگ خود، خدای مردگان را به بازگشت همسرش راضی کند. تنها شرط خدای مردگان برای اورفئوس، نگاه نکردن به چهره همسرش بود. اما اورفئوس شرط را باخت و همسر او برای همیشه به جهان مردگان بازگشت.

بر طبق افسانه‌ها، پس از این اتفاق اورفئوس عاشق، از شدت ناراحتی به غار گلوی شیطان پناهنده شد و به مدت هفت شبانه‌روز گریست به‌طوری که از اشک‌های او چشمه معروف این غار پدید آمد.

 بسیاری از مردم بلغارستان معتقدند از آنجایی که این چشمه از اشک‌های پاک اورفئوس به‌وجود آمده است، بنابراین خاصیت درمانی دارد. این باور یکی از عوامل بازدید از این غار است.

شگفتی‌های طبیعی غار شیطان

زمین‌شناسان معتقدند این غار به علت آبشار معروف این منطقه به‌وجود آمده است. همچنین چشمه‌های هزارتویی در این غار وجود دارد که دقیقاً مشخص نیست به کجا ختم می شود.

دانشمندان و ماجراجویان بسیاری تلاش کرده‌اند تا بفهمند انتهای آب‌های این غار به کجا ختم می‌شود ولی تاکنون موفق نبودند. دو غواص ماجراجو هم برای کشف این راز به آب زدند اما جسد آن‌ها هیچ‌گاه پیدا نشد!

شگفتی دیگر این غار شکل ظاهری آن است. ورودی آن شبیه به سر شیطان است و شما در واقع باید از دهان این شیطان وارد غار شوید. در گلوی این شیطان آبشاری به ارتفاع ۴۲ متر قرار دارد که اساس این غار معروف را تشکیل می دهد.

غارنوردی در این ناحیه بسیار نفس‌گیر است و آمادگی جسمانی بسیاری نیاز دارد و باید حتما از یک راهنمای حرفه ای استفاده شود. حتی اگر فکر می‌کنید کاملاً ماجراجو و باتجربه هستید به تنهایی به این غار سر نزنید، چون قطعاً به اندازه غواص‌های مفقود شده باتجربه نیستید!

 پیشنهاد مطالعه: مطلب پل ترسناکی که محل غیب شدن آدمهاست را بخوانید.

ساعت تاریخی مارکار با نام ساعت فردوسی نیز شناخته می‌شود و قدمت آن به سال ۱۳۱۳ بازمی‌گردد. هنگامی که تصمیم بر آن شد تا ساعتی به نام شاعر بزرگ ایران فردوسی ساخته شود در سال ۱۳۱۵ محل دقیق این ساعت در میدان مارکار یزد انتخاب شد. در این مطلب از مجله دلتا به معرفی ساعت مارکار یزد نقطه وسط ایران می‌پردازیم.

ساعت مارکار یزد، نقطه وسط ایران

ساعت مارکار یزد با نیت خیرخواهانه توسط خیّری یزدی در شهر یزد احداث شده است. مجموعه میدان مارکار، دبیرستان مارکار و پرورشگاه مارکار با هزینه پشوتن‌جی دوسابایی مارکار که از زرتشتیان ساکن هند بود، ساخته شده‌ است.

شهردار یزد در ابتدا مکان ساخت ساعت را میدان پهلوی (شهید بهشتی کنونی) در نظر گرفت، تا بتواند ارزش و اعتبار بیشتری را به این میدان ببخشد.

این ساعت چه زمانی ساخته شد؟

از ساخت بنای ساختمان ساعت مارکار در میدان پهلوی دو سال نگذشته بود که در مورد مکان قرارگیری ساعت اختلاف نظرهایی ایجاد شد.  در نهایت این ساعت نیمه تمام را تخریب کردند و در سال ۱۳۱۵ مکان ساخت ساعت یادبود فردوسی را میدان مارکار شهر یزد، نقطه وسط ایران و مرکز شهر یزد تعیین کردند.

ساخت این ساعت با‌شکوه و زیبا ۶ سال به طول انجامید و در نهایت در تاریخ ۴ آبان ۱۳۲۱ ساخت این ساعت به پایان رسید.

ساعت مارکار دارای پلانی مربع شکل و با ۴ متر ارتفاع در میدانی نزدیک به مجموعه فرهنگی مارکار در شهر یزد احداث گردید. این شایعه میان مردم وجود دارد که مقداری طلا در پی ساختمان این برج مخفی شده‌ است.

ساعت مارکار از لحاظ موقعیت جغرافیایی و ویژگی‌­های تاریخی و معماری یکی از جاذبه‌های تماشایی شهر یزد، معروف‌ترین شهر خشتی جهان است.

درباره ساعت مارکار یزد نقطه وسط ایران بیشتر بدانیم!

مارکار متشکل از سه بخش است: ۱- پایه ۲- بدنه برج  ۳- کلاهک بالای برج
بدنه خارجی ساعت از مصالح سیمانی ساخته شده است.

به گفته محققان محل قرارگیری این ساعت مرکز ایران است. ساعت این برج یک بار در هفته کوک می‌شود. موتور این ساعت دیدنی بر بالای پلکان‌‌هایی چوبی قرار گرفته و با اینکه هفتاد سال از عمر آن می‌گذرد، هنوز این ساعت به صورت هفته‌ای کوک می‌شود.

اشعار روی بدنه این ساعت

این ساعت با اشعار شاعری بومی به نام ناصر تزئین شده است. البته این اشعار صرفا جنبه تزئینی ندارند و کافی است مطابق جهت موافق ساعت حرکت کنید تا هنر شعری این شاعر و ناگفته‌‌های این برج (نام سازنده، تاریخ ساخت، و مواردی دیگر) در دو چرخش بر شما آشکار شود.

در چرخش اول، بیت‌ها و در چرخش دوم (مخالف جهت حرکت خودروها) مصراع‌‌ها معیار هستند. اشعار نوشته شده بدین‌صورت ‌هستند:

ز فردوسی اکنون سخن یاد‌گیر     سخن‌‌های پاکیزه و دلپذیر
بزرگی سراسر به گفتار نیست       دو صد گفته چون نیم‌کردار نیست
به داد و دهش دل توانگر کنید      ز آزادگی بر سر افسر کنید
جز از نیکنامی و فرهنگ و داد         ز رفتار گیتی نگیرید یاد

چهار مصرع درج شده که در قسمت پایین برج ساعت نقش بسته بدین‌ترتیب است:

چون به سعی و اهتمام مارکار       گشت در این برج ساعت برقرار
روح فردوسی پی تاریخ گفت         شادم از کردار نیک مارکار

گفتنی است مصراع آخر با بهره‌‌گیری از حروف ابجد و کاربرد عدد مرکب، تاریخ ساخت بنای ساعت یعنی سال ۱۳۲۰ هجری شمسی را یادآور می‌‌شود.

پیشنهاد مطالعه: مطلب فرزند زیبای زلزله در دل روستای چورت مازندران را مطالعه کنید.

پل دانکی لیدی پل کوچکی است که در نزدیکی شهر سن آنتونیو تگزاس واقع شده است. این پل برای بیشتر بازدیدکنندگان چیزی فراتر از یک پل معمولی نیست و هیچ چیز خاص یا اهریمنی در مورد آن حس نمی‌شود، اما در حقیقت این پل داستان ترسناکی دارد. برای آشنایی با این پل تسخیر شده با مجله دلتا همراه باشید.

شهر سن آنتونیو تگزاس

سن آنتونیو که به‌عنوان یکی از تسخیرشده‌ترین شهرهای آمریکا شناخته شده، دومین شهر بزرگ ایالت تگزاس است. این شهر یکی از مهم‌ترین شهرهای آمریکا از لحاظ گردشگری، سیاسی، هنری، ورزشی و غیره است. نبرد آلامو یکی از مشهورترین وقایع تاریخی این شهر به شمار می‌رود.

داستان پل دانکی لیدی

برطبق قصه‌های فولکور، در اواسط قرن نوزدهم یک خانواده مهاجر در نزدیکی محلی زندگی می‌کردند که امروزه شهر شلوغ و پرهیاهوی سن آنتونیو واقع شده است.

ظاهرا یک روز پسر بازرگانی ثروتمند، به دنبال اسب یا قاطر این خانواده راه افتاده و شروع به زدن او به شکلی وحشیانه می‌کند. این زن و شوهر نیز این جوانک ثروتمند را با پرتاب سنگ ادب می‌کنند اما او تصمیم به انتقام از این خانواده می‌گیرد.

همان شب، مرد جوان به مزرعه آنها بازگشت و درحالی که مسلح بود، خانه را به آتش کشید. وقتی شوهر قصد فرار می‌کند، مرد جوان او را با شلیک گلوله به قتل می‌رساند. اما همسر او، علی‌رغم سوختگی شدید، از مهلکه جان سالم به در برده و خود را به نزدیک این پل می‌رساند. این پل جایی است که همسر جوان برای همیشه ناپدید می‌شود.

پلی که جاذبه معروف گردشگران ماجراجو شد

از زمان وقوع این تراژدی هولناک، این پل به مقصد معروف بسیاری از ماجراجویانی مبدل شده است که رد افسانه‌های محلی را دنبال می‌کنند.

باور بر این است که اگر شب هنگام کسی در قسمت میانی پل توقف کند و چراغ‌های ماشین را خاموش کند، دانکی لیدی ظاهر می‌شود و ممکن است به تسخیر او درآمده و مانند خود او به یکباره غیب شود. بسیاری او را زنی زشت و وحشتناک توصیف می‌کنند که گویی نیمی انسان و نیمی نیز حیوان بوده و پوستی شل و باد کرده دارد.

بسیاری از مردم که امروزه از این پل بازید می‌کنند، از حس ناخوشایندی صحبت به میان می‌آورند که گویی در تمامی مناطق اطراف این پل در شب سایه افکنده است و این منطقه را بسیار ترسناک می‌کند.

پیشنهاد مطالعه: مطلب ارواح حبس شده در میان دیوارهای این زندان مخوف را بخوانید.

زندگی در زیر دریا برای هر انسانی می‌تواند تجربه‌ای جالب و هیجان‌انگیز باشد. امروزه با توجه به پیشرفت‌هایی که در دنیای تکنولوژی انجام شده توانسته‌اند هتل‌ های زیر دریایی بسازند تا بشر بتواند اوقات خوشی را در زیر دریاهای پر رمز و راز جهان سپری کند. در ادامه این مطلب از مجله دلتا می‌خواهیم به معرفی چند مورد از هتل‌ های زیر دریایی جهان بپردازیم.

چند مورد از هتل‌ های زیر دریایی در دنیا

گردشگران با اقامت در هتل‌ های زیر دریا، امکان آشنایی با حیات دریایی و تماشای آن و سپری‌کردن لحظاتی رمانتیک را خواهند داشت.

هتل زیردریایی پوزیدون در فیجی

از مشهورترین هتل های زیر دریا در دنیا هتل «پوزیدون ریزورت» است که در جزیره فیجی قرار دارد. این هتل در بین هتل‌ های زیر دریایی که در جهان وجود دارد به پادشاه هتل‌ های زیر دریایی نیز معروف است.

هتل پنج ستاره زیر دریایی در جزیره‌ای دور افتاده در فیجی ساخته شده و در میان یک تالاب ۵۰۰۰ هکتاری احاطه شده است. پوزیدون ریزورت دارای ۲۵ سوئیت، ۱ رستوران و یک کلیسای عروسی است.

هتل اینترکانتی چین

هتل اینترکانتینتال شانگهای واندرلند در چین با هزینه‌ای بالغ بر ۳۰۰ میلیون دلار در میان حفره‌ای عمیق که پیش‌تر یک معدن سنگ بود، ساخته شده است. اتاق‌های طبقات بالایی هتل، بالکن‌هایی مشرف به چشم‌انداز معدن و آبشار دارد.

علاوه بر این، دو طبقه‌ این هتل در زیر آب ساخته شده است که شامل سوئیت‌هایی با مناظر زیرآب، یک رستوران و استخر شنا در زیر آب می‌شود.

هتل زیردریایی واتر دیسکوز در دبی

هتل زیردریایی واتر دیسکوز یک هتل بسیار زیباست که در شهر دبی قرار دارد و ساختار بسیار منحصر‌به‌فردی دارد. به طوری‌که نیمی از آن بالای سطح دریا و نیمی دیگر آن زیر دریا قرار دارد. بخش زیر دریا، شامل ۲۱ اتاق، یک لابی بسیار لوکس و استخر آموزشی برای غواصی است.

هتل موراکا مالدیو

هتل موراکا (به زبان محلی به‌معنای مرجان) در نوامبر سال ۲۰۱۸ در مالدیو افتتاح شد که یک سوئیت لوکس در عمق ۵ متری زیر آب است. این ویلای دو طبقه، یک فضای نشیمن در بالای آب دارد و اتاق خواب اصلی آن از دیوارهای آکریلیک تشکیل شده که امکان تماشای مناظری پانوراما از اقیانوس را فراهم می‌کند. علاوه بر این، یک استخر بزرگ، اتاق پیش‌خدمت و فضای خواب کافی برای ۹ نفر نیز در این ویلا مهیا شده است.

تفرجگاه ورلد سنتوزا، سنگاپور

تفرجگاه ورلد سنتوزا در سنگاپور، ۱۱ سوئیت دو طبقه با دسترسی مستقیم به آکواریوم بسیار بزرگ این تفرجگاه دارد. مهمانان می‌توانند مناظر خارق‌العاده‌ای از دنیای رو و زیر آب را از طریق ایوان فضای باز طبقه‌ بالا و چشم‌اندازی دیدنی از ۴۰ هزار ماهی آکواریوم در طبقه‌ پایین تماشا کنند.

هتل آتلانتیس دبی

در هتل آتلانتیس دبی در جزیره‌ نخل جمیرا قرار دارد. پنجره‌های تمام قد سوئیت‌ها که از کف اتاق تا سقف آن کشیده شده‌اند، دیدی ۳۶۰ درجه به مهمانان می‌دهد. این تالاب مصنوعی با ۶۵ هزار نوع گونه‌ دریایی پر شده است.

اگر یکی از دو سوئیت نپتون و پوزئیدون را انتخاب کنید، علاوه بر ۳۰ دقیقه آموزش شخصی، حمل‌ونقل رایگان به فرودگاه و امکان سفارش غذا در اتاق هتل به‌صورت ۲۴ ساعته نیز برای شما مهیا است.

پیشنهاد مطالعه: مطلب غول‌پیکرترین لاک‌پشت‌های جهان در این جزیره شگفت‌انگیز را بخوانید.

دریاچه چورت دریاچه‌ای کوچک در انبوه جنگل‌های مازندران است و یکی از بهترین مقاصد برای تور طبیعت‌گردی به شمار می‌رود. دریاچه‌ای که با وجود وسعت کم، آینه تمام قدی است از تمام افسون‌هایی که طبیعتی بکر می‌تواند در خود جای دهد. با مجله دلتا همراه باشید تا با این دریاچه زیبا آشنا شوید.

دریاچه‌ها در هر منطقه‌ای نشانی از طراوت و زندگی هستند. فرصت استراتژیک و مهمی که هر کدام از این دریاچه‌ها برای آن منطقه فراهم می‌کند قابل توجه است.

دریاچه چورت

دریاچه‌ چورت یکی از بی‌شمار دریاچه‌های ایران به شمار می‌رود. این دریاچه در منطقه‌ آبی محصوری در میان درختان سرسبز قرار دارد که اکوسیستم فوق العاده‌ای را رقم زده است. حوالی صبح که مه رقیقی روی سطح آب پرسه می‌زند و صدای آواز پرندگان به‌آرامی به گوش می‌رسد، آرامش آن دوچندان می‌شود.

دریاچه چورت یا دریاچه میانشه همیشه زیبا و دیدنی‌ است اما در پاییز آن، طوفان رنگ است که غوغا می‌کند و منظره‌ای را می‌سازد که به سختی می‌توان از آن چشم برداشت.

دریاچه میانشه کجاست؟

دریاچه میانشه نزدیک به روستایی به نام چورت واقع شده است و از این‌رو آن را دریاچه چورت نیز می‌نامند. این دریاچه جوان، قریب به ۸۰ سال پیش متولد شده است. به این ترتیب که در سال ۱۳۱۸ خورشیدی بر اثر زمین‌لرزه و رانش زمین و در پی آن بسته شدن مسیر آب، چشمه‌ای در کنار دریاچه به وجود آمد. هنگام کاهش آب، پدیدار شدن باقی‌مانده درخت‌هایی که در محل پیدایش دریاچه بوده‌اند، منظره ویژه‌ای را ایجاد می‌کند.

این دریاچه در شکاف دره‌ای با شیب زیاد قرار گرفته و دورتادور دریاچه را پوشش‌های جنگلی بکر و درختان قدیمی در بر گرفته‌ است. شکل هندسی دریاچه به‌شکل بیضی کشیده و ژرفای آن با توجه به میزان بارش‌های فصلی متغیر است.

موقعیت جغرافیایی دریاچه چورت

دریاچه چورت به وسعت دو و نیم هکتار، در بخش چهاردانگه شهرستان ساری و در فاصله ۱۰ کیلومتری روستای چورت حد فاصل ساری تا کیاسر در استان مازندران واقع شده است.

تفریحات این منطقه

از مهم ترین تفریحات این دریاچه ماهیگیری گردشگران است و همچنین قایق‌سواری یکی از مهیج‌ترین تفریحاتی است که در این دریاچه می‌توان از آن لذت برد. تفریحات لذت‌بخشی که در عین حال آرامش‌بخش نیز هستند.

اگر در سفر ایرانگردی خود به این منطقه، حال و هوای پیاده‌روی در جنگل را داشتید شک نکنید که قدم زدن در جنگل‌های انبوه اطراف دریاچه خاطره‌ای فراموش نشدنی برایتان رقم خواهد زد. عبور از مسیر رسیدن به دریاچه چورت خودش می‌تواند به اندازه گشت و گذار در کنار دریاچه لذت‌بخش باشد.

پیشنهاد مطالعه: مطلب سفری بی‌نظیر به کالیفرنیای ایران را بخوانید.

سفری متفاوت داریم؛ سفری به اعماق زندان ایسترن استیت که ماجراجویان، مشتاقانه در جستجوی چنین تجربه‌ای هستند. با هم به حال و هوای این مکان ترسناک می‌رویم. همراه مجله دلتا باشید.

زندان ایسترن استیت

بسیاری از مردم باور دارند که ندامت‌گاه ایسترن استیت مکانی جن‌زده و تسخیرشده است. در اوایل دهه‌ ۱۹۴۰، مأموران و زندانیان این زندان، بارها از اتفاقات عجیب و مرموزی سخن گفتند که به چشم خود شاهد آنها بودند.

در پی تعطیلی این زندان، اوضاع حتی بدتر شد، چرا که اکنون عرصه برای تاخت و تاز این موجودات ماورایی، مهیاتر از قبل هم شده بود. به موازات توجه و علاقه‌ رو به رشد مردم به بررسی مسائل ماورایی و عجیب، این زندان نیز شاهد رفت و آمدهای بیشتری بود.

هر ساله، تیم‌های تحقیقاتی متعددی در حال بازدید، کنکاش و جستجوی این زندان هستند.

تاریخچه زندان ایسترن استیت

این بنا که در ایالت فیلادلفیا آمریکا واقع شده است، در سال ۱۸۲۹ ساخته شده است. ظاهر این زندان شما را به یاد قلعه‌های قدیمی می‌اندازد، محوطه‌ای محصور با دیوارهایی مستحکم و البته برج و بارویی برای مراقبت و نگهبانی.

سیاست حاکم بر این زندان مخوف از زندگی انفرادی تبعیت می‌کرد. بنیان‌گذاران این زندان باور داشتند که چنین رویه‌ای به زندانی کمک می‌کند تا دوباره به خلق و خوی انسانی خود بازگشته و عادات زشت و ناپسند خود را اصلاح کند.

مجرمی که روانه‌ این زندان می‌شد، باید به‌تنهایی غذا می‌خورد، به‌تنهایی در حیاط سلول انفرادی خود ورزش می‌کرد و در مجموع خود را با تنها زندگی کردن وفق می‌داد.  به دلیل این رویکرد، شمار زندانیان مبتلا به اختلالات روانی و جنون زیاد شد.

تسخیرشده‌ترین زندان آمریکا

در سال ۱۹۷۱، زندان دیگر متروکه شد و اینجا بود که شایعاتی در مورد حوادث عجیب در آن به گوش می‌رسید. زندانی‌هایی وجود دارند که با قطعیت ادعا می‌کنند با روح‌ها ملاقات داشته‌اند.

بارها برنامه سازان تلویزیونی به این زندان مراجعه کرده و از آن فیلمبرداری کردند، مستندهای متعددی در مورد این زندان ساخته شده است که بیننده را تحت تأثیر قرار می‌دهند و سعی‌شان بر این است که به او القا کنند حتما ارواحی در این زندان اقامت دارند. برنامه تلویزیونی «شکارچیان روح» یکی از قسمت‌های خود را به این زندان مخوف اختصاص داد.

از این زندان به عنوان یکی از تسخیر شده‌ترین مکان‌ها در ایالات متحده یاد می‌شود. این روزها، این زندان بیشتر به‌عنوان یک موزه و البته زندان تسخیر شده مورد توجه است، مکانی که به‌ویژه در ایام هالووین، پذیرای بازدیدکنندگان بی‌شماری است.

چرا این زندان مورد توجه گردشگران است؟

گردشگرانی ماجراجو که سری نترس دارند، به سراغ ترس و وحشت این زندان تسخیر شده می‌روند. عده‌ قابل توجهی از این گردشگران، از وقایع عجیبی سخن می‌گویند که به عینه تجربه کرده‌اند. از شنیدن صدای قدم زدن در حیاط گرفته تا گوش سپردن به نجوای زندانیان که در سلول‌های خالی می‌پیچد.

آن‌ها از شیون و ناله‌هایی می‌گویند که در میان دالان‌های تیره و سرد این زندان ترسناک پیچ و تاب خورده و لرزه به جان انسان می‌اندازد. ظاهرا ارواحی در آن سرگردانند و صدای خنده‌های دیوانه‌وار آنها گاه‌گداری به گوش می‌رسد.

همچنین یکی از برج‌های نگهبانی، ظاهرا هر از گاهی میزبان پیکره‌ای شبح آلود است که گاهی شب هنگام از میان این برج، این زندان را تحت نظر دارد.

شماری از گردشگران نه برای ترسیدن، که برای مرور خاطرات تاریخی به این زندان سر می‌زنند. آنها برای بازدید از سلول مجرمی شناخته شده که به مدت هشت ماه در این زندان محبوس بوده است به اینجا می‌آیند.

پیشنهاد مطالعه: مطلب ارواح مقدس، محافظان این غار شگفت‌انگیز هستند را بخوانید.

جزایر گالاپاگوس را باید یک مجمع الجزایر آتشفشانی دانست که در اقیانوس آرام واقع شده و درست در غرب کشور اکوادور قرار گرفته‌اند.  گالاپاگوس از ۶ جزیره اصلی تشکیل شده است و همه این جزایر نزدیک به خط استوا هستند. در ادامه با ما در مجله دلتا همراه باشید تا به اتفاق یکدیگر جزایر گالاپاگوس در اکوادور را بشناسیم.

شهرت این جزیره به دلیل وجود گونه‌های گیاهی و جانوری منحصر‌به‌فردش است. نام این جزایر به خاطر حضور یکی از بزرگ ترین گونه‌های لاک پشت انتخاب شده و این سرزمین زیبا به خاطر امتیازات خاصش در فهرست میراث جهانی یونسکو نیز جای دارد.

جزایر گالاپاگوس در اکوادور

یک زیست‌گاه منحصربه‌فرد و غنی که دور از سرزمین اصلی و بدون تأثیرات بیرونی شکل گرفته است. چرا که اکوادور در هزار کیلومتری شرق این جزایر واقع شده است.

این جزایر به‌ویژه برای دوست‌داران حیات وحش مقصدی ایده‌آل و رویایی است. جزایر گالاپاگوس همچنین به عنوان یکی از مناطق فعال آتشفشانی جهان شناخته می‌شوند. خصوصیتی که نقشی مهم و تعیین کننده در شکل گرفتن این جزایر برعهده داشته و همچنان در حال نقش آفرینی در روند تغییر و شکل‌دادن جزایر این منطقه است.

در کنار ۱۳ جزیره بزرگ و ۶ جزیره کوچک، ۲۴ جزیره صخره‌ای هم وجود دارد که همگی در دهه‌ ۱۹۵۰ تحت عنوان کلی پارک ملی گالاپاگوس معرفی شده و مورد توجه بازدیدکنندگان قرار گرفتند.

منطقه محبوب عاشقان طبیعت و ماجراجویی

کسانی که به طبیعت و ماجراجویی علاقه‌مند هستند بی‌شک باید گالاپاگوس را برای سفر انتخاب کنند. تنوع بی‌نظیر گونه‌‌های مختلف جانوری، سواحل منحصر‌به‌فرد و زیبا و از این‌ها مهم‌تر، استقرار امکانات زیاد و استاندارد گردشگری برای افرادی که به این مجمع الجزایر سفر می‌کنند همه دست به دست هم داده‌اند تا گالاپاگوس مقصدی عالی برای سفر باشد.

یکی از قشنگ‌ترین تفریحات در این جزایر هیجان‌انگیز و مورد توجه علاقمندان غواصی اسکوبا در اقیانوس آرام است.

جاذبه‌های این مجمع الجزایر آتشفشانی

جاذبه اصلی این جزیره حضور گونه‌های مختلف پرندگان است که دست‌کم ۲۸ گونه آنها منحصرا به این جزایر تعلق دارند، از جمله پنگوئن گالاپاگوس، مرغان دریایی آلباتروس و البته سهره‌های معروف داروین.

حیواناتی که در این جزیره زندگی می‌کنند، خاص و کمیاب هستند: انواع ماهی‌های بومی و گیاهان دریایی، شیرهای دریایی، لاک‌پشت‌های سبز گالاپاگوس، مارمولک‌های گدازه‌ای، پنگوئن‌های محلی، دلفین و نهنگ و کوسه و فلامینگو‌ها.

تجربه سافاری در این جزایر هم خالی از لطف نیست. شرایط اقلیمی، آب و هوا و طبیعت این جزایر آن را مبدل به یکی از منحصربفردترین و زیباترین نقاط جهان کرده است و جانوران ساکن آن نیز با تبعیت از این شرایط تغییر کرده و جذابیت سفر به این منطقه را دو‌چندان کرده‌اند.

لاک‌پشت‌های گالاپاگوس

از بزرگ‌ترین انواع حیواناتی که در دنیا وجود دارد و از زمره خزندگان به‌شمار می‌روند، لاک‌پشت‌های بزرگ و عظیم‌الجثه‌ای هستند که در جزایر گالاپاگوس در اکوادور زندگی می‌کنند. این جزایر به نوعی زادگاه این لاک‌پشت‌های بزرگ و البته کهن سال محسوب می‌شوند.

برخی از آن‌ها وزنشان به ۴۰۰ کیلو می‌رسد و از این نظر جزو سنگین وزن ترین خزنده‌ها و گونه‌های حیوانی موجود در عالم هستی هستند. طول این حیوانات اغلب به ۲ متر هم می‌رسد.

برای سفر به این جزایر هیجان‌انگیز، می‌توانید از تورهای کروز به عنوان محبوب‌ترین راه سفر به این جزایر، استفاده نمایید.

پیشنهاد مطالعه: مطلب سفری ترسناک به باغی که میوه‌هایش، سنگ است را مطالعه کنید.

بسیاری تصور می‌کنند حلقه گمشده بشریت با کشف اسرار تمدن جیرفت پیدا شده است. آب و هوای خاص جیرفت که آن را به کالیفرنیای ایران معروف کرده سبب شده طبیعت جیرفت جذاب باشد. با مجله دلتا همراه باشید تا با دیدنی های جیرفت آشنا شویم.

بالای تپه شمالی کنار صندل معبدی قرار دارد که یکی از عظیم‌ترین زیگورات‌های دنیاست. این زیگورات از بیش از چهار میلیون خشت در سه طبقه ساخته شده. همچنین در شمال غرب این تپه، گورستان قلعه کوچک کشف شده است.

پیشنهاد مطالعه: مطلب پاوه، تنها شهر بدون چراغ قرمز ایران را بخوانید.

باغ سنگی سیرجان در کرمان باغی حیرت‌انگیز است. یک باغ هشت ضلعی وسط بیابان که میوه‌هایش، سنگ است و درخت‌ها هم شاخه‌هایی خشکیده‌ هستند. با مجله دلتا همراه باشید تا درباره باغ سنگی درویش‌خان بخوانید.

باغ سنگی سیرجان از جالب‌ترین جاهای دیدنی سیرجان به شمار می‌آید و پر از تنه خشکیده درختان است که از آن‌ها، سنگ‌هایی در اندازه‌های مختلف، به جای میوه آویزان‌ شده‌اند. آویزان کردن هر سنگ و احداث هر یک از درختان طی سال‌های طولانی انجام شده است و برای شخصی به نام درویش‌خان از معنای خاصی برخوردار بودند.

باغ سنگی سیرجان

میرزا درویش‌خان اسفندیارپور کسی است که باغ سنگی را ساخته است. او پیرمردی کر و لال بود. در سال‌های بعد از اصلاحات ارضی، تصمیم گرفت باغ را بسازد.

درویش‌خان با ساختن باغ سنگی به اصلاحات ارضی اعتراض کرد، آن هم چه اعتراضی! باغ سنگی شاهکاری هنری است که حتی فیلمش را هم ساخته‌اند.

این فیلم، برنده جایزه خرس نقره‌ای برلین شده است. باغ سنگی اکنون در فهرست میراث ملی ثبت شده است و از سراسر دنیا گردشگران می‌آیند تا هنر تکان دهنده میرزا درویش را ببینند.

درباره ساخت باغ سنگی سیرجان

داستان کاشتن اولین درخت جالب است. می‌گویند میرزا درویش خان خواب‌نما شد و حیران از خواب پرید. همان موقع شهاب ‌سنگی دید که از آسمان به زمین افتاد، دقیقاً همان جایی که باغ سنگی را ساخت.

درویش خان شتابان سمت شهاب‌ سنگ رفت. سنگ هنوز داغ بود پس صبر کرد تا خنک شود. آن را برداشت و به درختی خشکیده آویزان کرد. او اعتقاد داشت این راه را خدا به اون نشان داده است، راهی که تا به حال کسی نرفته و وظیفه اوست تا اثری ماندگار خلق کند. اینگونه بود که باغ سنگی متولد شد.

نکات مهم در بازدید از باغ سنگی سیرجان

باغ سنگی ۲۰۰ درخت خشکیده با میوه‌های سنگی دارد. می‌توانید برای مدت کوتاهی در خانه پسر و عروس درویش‌خان مهمان شوید. وسایل درویش‌خان در اتاقی در این خانه نگهداری می‌شوند و می‌توانید با هماهنگی صاحب خانه، آن‌ها را ببینید. در همه وسایل بازمانده از درویش خان، روح هنر موج می‌زند.

راز سنگ‌ها و درختان باغ سنگی

برخی می‌گویند که درویش خان اسفندیار، از یک زمان به بعد برای هر اتفاقی که در زندگی‌اش می‌افتاد سنگی از یک درخت آویزان می‌کرد. مثلا زمانی که یکی از نزدیکانش فوت می‌کرد، او یک سنگ جدید آویزان می‌کرد.

بعضی‌ها اعتقاد دارند که درویش خان پس از مدتی به جنون رسیده بود و این کار را تنها از روی اینکه دیگر فکر درستی نداشت انجام می‌داد.

البته در بین همه روایات و شایعاتی که موجود است، داستان غم از دست دادن زمین ها واقعی‌تر به نظر می‌رسند. گویا خانواده درویش‌خان هم این موضوع را قبول دارند که پس از دست‌دادن زمین‌ها بود که او شروع به درست کردن باغ سنگی سیرجان کرد.

در باغ، هر درخت و میوه سنگی‌اش داستان خود را دارد. مثلاً درختی را می‌بینید که سنگی گرد و صیقلی از آن آویزان است. این درخت را درویش‌خان وقتی کاشت که نوه بزرگش سرباز شده بود. در واقع هر درخت، نشان‌دهنده اتفاقی در زندگی درویش‌خان است. مقبره درویش‌خان هم در باغ محبوبش قرار دارد.

پیشنهاد مطالعه: مطلب غار قاتل کرمانشاه، خطرناک‌ترین غار ایران را مطالعه کنید.

شهر پاوه، در مرکز شهرستان پاوه در استان کرمانشاه واقع شده است. این شهر با حدود ۲۶ هزار نفر جمعیت در نزدیکی مرز ایران و عراق قرار گرفته و به دلیل ساختار پلکانی‌اش، به شهر هزار ماسوله معروف شده است. برای آشنایی بیشتر با این شهر زیبا با مجله دلتا همراه باشید.

درباره شهرستان پاوه

پاوه در منطقه‌ای به نام اورامانات و در یک ناحیه جغرافیایی بسیار خوش آب و هوا قرار گرفته است. این شهر که در میان دو کوه شاهو و آتشگاه واقع شده، دارای آب و هوای نسبتا سرد، رو به معتدل و نیمه مرطوب است. پاوه و مناطق اطرافش با دارا بودن جنگل‌ها، مراتع سرسبز، باغات، چشمه‌ها، آبشارها و رودخانه‌ها جذابیت‌ طبیعی خاصی دارد.

مردم این شهر به زبان کردی و گویش هورامی تکلم می‌کنند و بیشتر آن‌ها مسلمان و سنی مذهب هستند.

پاوه شهر بدون چراغ قرمز

شهرستان پاوه از جمله شهرهایی است که با وجود ترافیک زیاد، چراغ راهنمایی و رانندگی در آن وجود ندارد. شاید یکی از دلایل اصلی عدم نصب چراغ راهنمایی و رانندگی، نبود زمین مسطح در تقاطع خیابان‌های این شهر است که آن‌هم به ویژگی خاص جغرافیایی این منطقه و شیب زیاد دامنه کوه‌های آن برمی‌گردد.

در شهر هزار ماسوله پاوه، تاکنون هیچ راننده خودرو و یا عابر پیاده‌ای در پشت چراغ قرمز توقف نکرده است و با وجود ترافیک شدیدی که در این شهر وجود دارد تنها از دو چراغ راهنمایی و رانندگی در این شهر استفاده شده است که آنها نیز چراغ‌های چشمک‌زنی هستند که بدون استفاده هستند.

یکی از نکات مثبتی که نداشتن چراغ قرمز در شهرستان پاوه داشته، رعایت‌کردن حق تقدم در رانندگی است که باعث شده آمار تصادف در این شهر خیلی پایین باشد.

شغل مردم این شهر پلکانی

بسیاری از مردم پاوه به کشاورزی و دامپروری مشغول هستند. از محصولات کشاورزی عمده شهر پاوه می‌توان به گردو، انگور، بادام، انجیر، آلوچه، توتون و سقز اشاره کرد.

علاوه بر این ساخت صنایع دستی نیز در شهر پاوه و روستاهای اطراف آن بسیار رواج دارد و یکی از سوغاتی‌های خوب این شهر نیز می‌تواند همین صنایع دستی باشد.

معروف‌ترین صنایع دستی این منطقه شامل گیوه بافی، شال بافی، سبد بافی، قالی بافی، پشم ریسی، و جاجیم است. البته دوخت لباس‌های محلی را نیز باید به این لیست اضافه کنیم.

جاذبه‌های گردشگری پاوه

پاوه دارای جاذبه‌های طبیعی بسیاری از جمله غار قوری قلعه، بزرگ‌ترین غار آبی آسیا است. رودخانه سیروان و چشم‌اندازهای زیبای آن جزو یکی از زیباترین مناطق گردشگری این شهر است.

آبشار دشه در نزدیکی روستایی به همین نام، آبشار نودشه در امتداد رودخانه سیروان، روستای ساتیاری با مناظر بکر و شگفت‌انگیز، چشمه آب معدنی بل منسوب به یکی از خدایان آب بابلی‌ها و روستای هجیج که یکی از جالب‌ترین روستاهای ایران است، از زیباترین و بی‌نظیرترین مناطق دیدنی شهرستان است.

از جمله شاخص‌ترین غذاهای محلی که در شهر پاوه پخته می‌شوند و امتحان کردن آن‌ها توصیه می‌شود، کلانه، خورشت هلو و خورشت خلال است.

پیشنهاد مطالعه: مطلب چرا ورود زنان به‌ این جزیره پر رمز و راز ممنوع است را بخوانید.

امروز می‌خواهیم در مجله دلتا قبیله‌ای را به همراه شما ببینیم که با گذشت میلیون‌ها سال هنوز هم به اجداد خود وفادارند و در قرن ۲۱ میلادی همانند انسان‌های اولیه زندگی می کنند! قبیله اومو اتیوپی جایی است به دور از هرگونه تمدن انسانی!

مردم این قبیله طوری زندگی می‌کنند که گویی پدران و اجداد این قبیله از ابتدا تصمیم به این گرفته باشند که با دستاوردهای مشترک انسانی در هیچ زمینه‌ای همکاری و دخالت نداشته باشند و تا به امروز فرزندانشان به این تصمیم وفادار مانده باشند.

دره اومو

دره اومو در یکی از دورترین مناطق خارج از حوزه تمدن مدرن انسانی در اتیوپی است. این دره، یکی از بکرترین و در عین حال عجیب‌ترین مناطق طبیعی جهان محسوب می‌شود که دنیایی از شگفتی در آن موج می‌زند.

قبیله اومو اتیوپی

قبایل دره اومو، پس از این که در دنیا به عنوان قبیله‌ بدوی شناخته شدند، بیشتر مورد کنکاش قرار گرفتند. این مردم نه تنها علاقه‌ای به ارتباط با دنیای بیرونی خود ندارند بلکه افراد کمی را به دنیای خود راه می‌دهند.

این مردم که به داشتن آداب و رسوم عجیب و شکل و شمایل خاص و اولیه خود در دنیا معروف هستند، به این خاطر که اصلا با دنیای مدرن اطراف خود ارتباط برقرار نمی‌کنند و یک نمونه زنده از اجداد پدری انسان‌ها هستند، برای گردشگران و انسان‌شناسان و حتی رفتارشناسان بسیاری از سراسر جهان جذاب هستند.

آن‌ها همچنان مصرانه به ارزش‌های قدیمی اجداد خود پایبند هستند و کسی را به داخل قبیله خود راه نمی‌دهند، اما این به آن معنا نیست که به‌هیچ عنوان کسی را تا به حال نپذیرفته‌اند، بلکه تنها تعداد بسیار کمی از توریست‌ها را به داخل زندگی قبیله‌ای خود راه می‌دهند و این‌ شانس را به گردشگران می‌دهند که از نزدیک با آن‌ها آشنا شوند.

کسانی که موفق شده‌اند با مردم دره اومو ارتباط بگیرند درباره نحوه برخورد و شیوه ارتباط با آن‌ها نظرات مختلفی را داده‌اند. آن‌ها در مجموع می‌گویند که مردم قبایل اومو با افراد غریبه، خیلی دیر ارتباط برقرار می‌کنند.

معاشرت با قبیله بدوی اومو

باید به شیوه ارتباط گرفتن با اوموها آشنا باشید زیرا ممکن است تجربه تلخی برایتان شود. در ابتدا دوربین‌های خود را کنار بگذارید و سعی کنید با آن‌ها معاشرت کنید.

یکی از عکاسان مجله گردشگری که به میان بومیان قبیله اومو رفته، درباره تجربه خود می‌گوید: این قبیله بدوی بیشتر به طبیعت نزدیک است تا به تمدن شهری و به همین دلیل، اثرات آن‌را در زندگی روزمره و سر و صورت و بدن آنها می‌بینیم.

سیری نام جزیره‌ای در خلیج فارس است که زنان به هیچ عنوان اجازه ورود به آن را ندارند. اما دلیل آن چیست؟ در این مطلب می‌خواهیم با جزیره سیری آشنا شویم و از رمز و رازهای تمام نشدنی آن برایتان صحبت کنیم. با مجله دلتا همراه باشید.

جزیره سیری کجاست و نزدیک به چه جزایری است؟

سیری نام جزیره‌ای ذوزنقه‌ای شکل در هرمزگان و در ۷۲ کیلومتری بندرلنگه است. این ذوزنقه به نسبت کوچک در قسمت شمال غربی جزیره ابوموسی، در پهنه نیلگون خلیج فارس جاخوش کرده است.

جزیره سیری از جنس مرجان است و تنها ساکنانش کارکنان صنعت نفت و یگان‌های نظامی هستند.

جزیره سیری در ۲۷ کیلومتری غرب ابوموسی قرار دارد و همین مسئله باعث می‌شود تا کسانی که جزیره‌های اطراف سیری را برای سفر انتخاب می‌کنند، سفر یک روزه به جزیره سیری را از دست ندهند. این جزیره زیبا فقط ۱۷ کیلومتر مربع وسعت دارد و برای بازدید از آن، تنها یک روز زمان لازم است.

جالب است بدانید نام این جزیره به فارسی راز بوده اما به دلیل سکونت افراد عرب‌زبان آن منطقه، چنین نامی بر روی آن قرار گرفته است.

این جزیره هیچ‌گونه پستی و بلندی ندارد و سطح نسبتا صاف آن، نظر بسیاری از مسافران را به خود جلب می‌کند. تصور کنید وارد جزیره‌ای می‌شوید که روی آن هیچ‌گونه تپه و ارتفاعی وجود ندارد و تا چشم کار می‌کند، سطح نسبتا صافی می‌بینید. به طوری‌ که مرتفع‌ترین نقطه جزیره سیری، فقط ۲۴ متر از سطح دریا ارتفاع دارد.

چرا این جزیره را پر رمز و راز می‌دانند؟

دلیل این که این جزیره را پر رمز و راز می‌دانند، این است که زنان نمی‌توانند وارد این جزیره شوند! شاید برایتان سوال باشد که آیا افراد ساکن در این منطقه مانع ورود زنان می‌شوند؟ پاسخ منفی است. در این جزیره هیچ سکونت مستقلی وجود ندارد و تنها کسانی که در سکوهای نفتی این منطقه کار می‌کنند و نیروهای نظامی، در این منطقه سکونت دارند.

لازم است بدانید دمای هوا در جزیره سیری به طور میانگین ۴۵ درجه سانتی‌گراد و رطوبت هوا در این جزیره به طور میانگین ۹۰ درصد است.

به دلیل شرایط زندگی بسیار سخت در این منطقه از نظر آب‌ و هوایی، زندگی در این جزیره بسیار سخت است و قطعا افرادی که تحمل زیادی ندارند، نمی‌توانند در آن دوام بیاورند.

البته با توجه به این که چنین آب‌ و هوایی می‌تواند باعث ایجاد مشکل برای زنان شود، ورود زنان به این منطقه به غیر از تعطیلات نوروز به صورت رسمی ممنوع است.

نبض حیات در جزیره ذوزنقه‌ای

شاید انسان‌ها تحمل آب و هوای گرم و نامطلوب این جزیره را نداشته باشند، اما جاندارانی هستند که به این شرایط دشوار خو گرفته‌اند و در امنیت و فراغت به دور از دست صیادان در این جزیره اسرارآمیز و ثروتمند به زندگی خود ادامه می‌دهند.

گله‌های آهو، چندین لاک‌پشت دریایی کمیاب، برخی از انواع مرغان دریایی، زاغ‌های سیاه، مرغ‌های مینا وحشی و گربه‌هایی که نژادشان ترکیبی از نژاد گربه ایرانی و گربه سیامی است، در حال بقا هستند.

جزیره سیری بر فراز مخزنی بزرگ و غنی از نفت قرار گرفته است. این جزیره خشن و درعین حال زیبا گنجینه ارزنده ایران زمین است.

جزیره سیری در اطراف سایر جزایر خلیج فارس قرار دارد، بنابراین می‌توانید برای سفر خود جوری برنامه‌ریزی کنید که به یک یا چند جزیره دیگر هم سر بزنید.

پیشنهاد مطالعه:‌ مطلب سرزمین پروانه‌ها، روستایی شگفت‌انگیز در زنجان را مطالعه کنید.

مکان‌های رمزآلود و اسرارآمیز در سراسر دنیا وجود دارند که گاه داستان‌ها و افسانه‌هایی پشت آنها است و گاه به صورت علمی توجیه می‌شوند. با مجله دلتا همراه باشید تا به کرمانشاه، به رشته‌کوه زاگرس سفر کنیم و با یکی از عجیب‌ترین غارها، مرسوم به غار قاتل مکانی که افراد بسیاری را در خود دفن کرده است، آشنا شویم.

خطرناک‌ترین غار ایران

تا به حال به این فکر کرده‌اید که خطرناک‌ترین غار ایران در کدام شهر قرار دارد و چرا به آن لقبی هول‌انگیز داده‌اند؟ درست است که اسم کرمانشاه ما را یاد بیستون می‌اندازد، اما این شهر جاذبه‌های توریستی معروف دیگری مثل غار پرآو دارد، غاری که غارنوردی در آن آنقدر خطرناک است که تا به حال ۵ نفر جانشان را در راه کشف آن از دست داده‌اند.

این غار به شکل عمودی است و بر روی کوه‌های بلند قرار گرفته و برای رسیدن به ورودی آن باید به ارتفاع بیش از ۳ هزار متری کوه پرآو بروید.

ماجرای کشف غار قاتل

انگلیسی‌ها و بعد از آن لهستانی‌ها اولین کاشفان این غار بودند. غارنوردان زیادی کنجکاو شده بودند که بدانند در این غار چه خبر است، برای همین گاهی به صورت فردی و گاهی هم دسته‌جمعی برای غارنوردی به سمت این غار می‌رفتند ولی هر بار موقعیت سخت غار، مانعی جدی برای موفقیت بود.

سال ۱۳۷۲ دو نفر از غارنوردان حرفه‌ای پا به این غار مخوف می‌گذارند و بعد اینکه ۱۲ روز را در غار می‌گذرانند، به نقطه انتهایی آن می‌رسند. بعد از این موفقیت، انگار ترس غارنوردان هم ریخته و درهای غار به روی همه باز شد.

از این پس کنجکاوی، غارنوردان زیادی را به این غار کشاند و در پی همین غارنوردی‌ها ۵ نفر به کام مرگ رفتند. البته برای افرادی هم حادثه‌هایی پیش آمد اما در نهایت نجات پیدا کردند.

غارنوردان زیادی دوست دارند که به داخل این غار تاریک بروند و جذابیت‌های پنهان آن را از نزدیک ببینند. رسیدن به انتهای این غار برای غارنوردان به شیرینی رسیدن به قله کوه‌های صعب العبور است، با این حال کانال‌های بسیار باریک غار افراد زیادی را از ادامه راه منصرف کرده است.

چندان طول نکشید که با برنامه‌ریزی‌ها و تلاش‌های زیادی که تیم کانون کوهنوردان کرمانشاه انجام داد، رسیدن به انتهای غار ممکن شد. افراد بیشتری دست به کار شدند تا این غار عجیب را از نزدیک ببینند. هر سال بین ۲ تا ۹ سفر به این غار انجام می‌شود و عده‌ای حتی چندین بار به انتهای آن رسیده‌اند.

معنی نام این غار

غار پرآو در زبان محلی یعنی پرآب، اما با دیدن تصاویر این غار اثری از آب نمی‌بینیم. با این حال در طول مسیرهای طولانی غار، آب زیادی به چشم می‌خورد که از ذوب شدن یخ‌های زیر زمینی بوجود آمده است.

قسمتی از غار که بیشترین آب را در خود جای داده، حوضچه انتهای غار است که حدود ۳ متر در آن آب وجود دارد. در سال ۱۳۸۳ یک غواص به همراه تیمی غارنورد به انتهای غار رسید و داخل حوضچه رفت. او بعد از اندازه‌گیری عمق حوضچه، اعلام کرد که انتهای حوضچه بسته است و راه به جایی ندارد.

پیشنهاد مطالعه: مطلب ارواح در جاده این قبرستان رانندگی می‌کنند را مطالعه کنید.

شیلاندر روستایی است که ماسوله زنجان نام گرفته است و با سکوت و زیبایی بکر و چشم‌نواز خود، نامش را در میان روستاهای دیدنی ایران به یادگار گذاشته است. شیلاندر روستای پروانه‌هاست. امروز با مجله دلتا به سرزمین پروانه‌ها می‌رویم.

وقتی این طبیعت زیبا تصمیم به جلوه‌گری می‌گیرد، هر لحظه ما را با یک شگفتی تازه مبهوت خود می‌کند، مخصوصا وقتی پای معماری زیبای ایرانی هم در میان باشد.

با این سفرهاست که دل عاشقان طبیعت آرام می‌گیرد و در دنیای قشنگ‌شان خاطره تازه‌ای برجای می‌ماند. با وجود درختان توت بسیاری که در منطقه شیلاندر روییده است، پروانه‌های زیادی دیده می‌شوند. این روستای گردشگری بر دامنه کوهی مشرف بر رودخانه قرارگرفته که منظره‌ای حیرت‌انگیز دارد.

زادگاه پروانه‌ها، شیلاندر

در ۳۵ کیلومتری شمال شرق شهر زنجان، روستایی زیبا به نام شیلاندر با معماری پلکانی و خانه‌هایی ساخته شده از خشت و گل ‏و مردمی سرشار از زندگی وجود دارد. این روستا به سبب وجود پروانه‌های بسیار به سرزمین پروانه‌ها معروف است.‏

مسیر رسیدن به سرزمین پروانه‌ها، جاده‌ای خاکی است. ۱۶ کیلومتر که از شهر به سمت شرق حرکت می کنید به بالای کوهی می ‌رسید که قله آن در محاصره ابرهاست. جاده کم کم پیچ در پیچ می‌شود و مسیر، مملو از چشمه‌های زیبا و پروانه‌های رنگارنگ است.‏

یک طرف جاده پر است از درختان توت، فندق، آلو و گردو که منزلگاه پروانه‌هاست و در طرف دیگر روستای زیبای شیلاندر ‏واقع شده است.‏

مردم این روستا که حالا شهر نشین شده‌اند تنها سه ماه تابستان را برای بهره‌مند شدن از هوای پاک و خنکای سایه درختان در ‏تابستان به این منطقه نقل‌مکان می‌کنند تا از هوای پاک، اکسیژن خالص و زیبایی فوق‌العاده طبیعت بهره‌مند گردند.

ساکنین این ‏روستا می‌گویند ما فقط سه ماه سال را در این مکان می‌گذرانیم، حال آنکه اینجا منزلگاه دائمی پروانه‌ها در تمامی سال است.‏

آب و هوای سرزمین پروانه‌ها

در واقع این محل برای انسان‌ها تفرجگاهی در منزلگاه پروانه‌ها است که به سبب حضور درختان توت و فندق در این محل گرد ‏هم جمع شده‌اند.‏

هوای این روستا اکسیژن خالص است، هوایی پاک و فوق‌العاده که باعث می‌شود ریه‌های آلوده از دود و دم ماشین‌ها را برای ‏مدتی هرچند کوتاه تازگی و شادابی ببخشد و از آلودگی هوا رها کند.‏
سوغاتی این روستای زیبا توت، آلو، گردو و فندق است به همراه ریه‌هایی مملو از هوای پاک.‏

تنوع پروانه‌ها

پروانه‌های کوچک و بزرگ رنگی که گاه حتی تنوع رنگ بال آنان، بیش از پرهای مرغ عشق است، بر زیر و روی گل‌هایی منزل ساخته‌اند که می‌توان در حاشیه این روستا دید.

پروانه‌ای به بزرگی یک کف دست بود. روی یکی از شاخه های درخت توت بزرگ کنار رودخانه، هر چه کردیم پر بزند و بپرد، نشد که نشد. رهگذری آمد، سنگی پرتاب کرد، آرامش خانه‌اش بهم ریخت و پر زد و رفت؛ این را یکی از اهالی روستایی می‌گوید که همسایه پروانه هاست.

پیشنهاد مطالعه: مطلب تنها کوه خوراکی دنیا در ایران را بخوانید.

در قبرستان بچلر گرو در کالیفرنیا ارواح زیادی دیده شده‌اند. در طول سال‌ها گزارش‌های مستند بسیاری از پدیده‌های فرا واقعی از ارواح گرفته تا توپ‌های درخشانی که در شب دیده شده‌اند، گزارش شده است. با مجله دلتا همراه باشید تا در مورد این قبرستان متروکه بیشتر بدانید.

قبرستان بچلر گرو در کالیفرنیا

تاریخ قبرستان بچلر گرو بسیار ابهام دارد، اما بعضی از تاریخ‌شناسان معتقدند که شروع دفن افراد در اینجا از اوایل صده ۱۸۰۰ شروع شده است.

طبق گفته آخرین فردی که مدیریت این قبرستان را بر عهده داشت، قبرستان بچلر گرو برای مدت‌های زیادی محل تفریح ساکنین بوده است. آن‌ها برای شنا و ماهیگیری به دریاچه کوچک نزدیک آن می‌آمدند.

مردم آخر هفته‌ها برای بازدید از مردگان خود و همچنین پیک نیک اکثرا به این قبرستان می‌آمدند. مشکلات این محل تسخیر شده از اوایل دهه ۱۹۶۰ شروع شد. نشانه هایی از تخریب کنترل‌نشده اشیاء و آثار فرهنگی با ارزش و خونریزی در قبرستان دیده شد و بعد از آن به مرور تفریح در این مکان کمتر شد.

بچلر گرو به معنای قبر پسر مجرد است. برخی اعتقاد دارند که این اسم به دلیل این بوده که تنها مردها در اینجا دفن می‌شدند، اما در حقیقت از نام خانواده‌ای که در اینجا زندگی می‌کردند، گرفته شده است.

سرگذشت قبرستان تسخیرشده

اولین کسی که بعد از مدت‌ها به این منطقه آمد، به طور عجیبی شگفت‌زده شد. او دید که قبرها شکسته شده بودند، روی آن‌ها با اسپری نقاشی شده بود و حتی بعضی از قبرها دزدیده شده بودند. کاملا واضح بود که افرادی که این قبرها را شکسته و خراب کرده بودند از این قبرستان خوششان نمی‌آمده است.

امروزه قبرستان بچلر گرو جایش را به رویش بی‌حد گیاهان و درختان داده و اولین چیزی که توجه شما را جلب می‌کند، قبرهای تخریب شده است.

سنگ قبرها به نظر می‌رسد که به طور تصادفی شکسته شده باشند، خیلی از آن‌ها گم شده‌اند و شاید دزدهایی آن‌ها را برده باشند. بیشترین چیزی که بازدیدکنندگان را ناراحت می کند همین شکسته‌شدن سنگ قبرها است که حس بسیار بدی را در اطراف پراکنده است.

داستان‌های ترسناک این قبرستان

در کنار گورستان، یک دریاچه کوچک و راکد است. یک شب، دو افسر حفاظت از جنگل‌های کوک در این نزدیکی در حال گشت شبانه بودند و گفته‌اند که یک اسب از آب میان دریاچه ظاهر شده که توسط روح یک پیرمرد هدایت شده است. اسب چند ثانیه بعد از جلوی وسیله نقلیه افسرها عبور کرد و در انبوه جنگل ناپدید شد.

این داستان قبلا هم برای یک کشاورز تکرار شده که باعث غرق‌شدن کشاورز و اسبش در این دریاچه شده است.

جاده نزدیکی این قبرستان تسخیرشده نیز مشهور است. کسانی که برای ماجراجویی به سمت این جاده می‌روند، بارها ماشین‌های ارواح را در این جاده دیده‌اند. حتی بارها تصادفات ماشین‌های ارواح گزارش شده است.

افرادی که در این جاده سفر کرده‌اند بارها ماشین‌هایی را در جلویشان دیده‌اند که چراغ ترمزشان روشن شده، اما ماشین به جای ایستادن به درون جنگل رفته است.

حتی برخی ماجراجویان گردشگری وحشت، ماشین‌ها را تعقیب کرده‌اند، اما به طرز عجیبی آن‌ها ناپدید شده‌اند. افراد دیگری نیز گزارش کرده‌اند که ماشین عجیبی پشت سرشان دیده‌اند که ناگهان از دید آینه محو شده است.

بر اساس داستان‌های بسیار زیادی که وجود دارد، این گورستان، یکی از تسخیرشده‌ترین مکان‌های دنیا است. مردم زیادی معتقدند که حتی اگر این قبرستان تسخیر شده باشد، به دلیل آن که محلی برای دفن مردگان بوده باید با احترام با آن برخورد شود.

پیشنهاد مطالعه: مطلب مهمان‌خانه پری دریایی، اقامت‌گاهی جن زده در انگلستان را بخوانید.

آفریقا قاره‌ای پهناور و شگفت‌انگیز است و در هر کشور و گوشه‌ای از این قاره که بروید مطمئنا با دیدنی‌های بسیاری روبرو می‌شوید. مسجد جامع جنه مالی یکی از این جاذبه‌های اسرارآمیز است. این مسجد بزرگ، بدون شک در زندگی مردم شهر جنه که شهری تحت حمایت یونسکو است، نقشی محوری دارد. برای آشنایی با این جاذبه زیبای آفریقا با مجله دلتا همراه باشید.

مسجد جامع جنه ، بزرگترین مسجد خشتی دنیا

مسجد جامع جنه مالی، در غرب آفریقا با ۱۰۰ متر طول و ۴۰ متر عرض، بزرگ ترین بنای خشتی جهان لقب گرفته است.

معماری این مسجد و دیگر بناهای خشتی شهر را هنرمندان و صنعت‌کارانی متبحر از نسل‌های مختلف بر عهده داشتند و آنها را به نحوی می‌ساختند که در مقابل آب باران نفوذ ناپذیر باشند.

دیوارهای مسجد جامع جنه مالی

دیوارهای مسجد بزرگ شهر جنه که بر اساس ارتفاع آنها دارای قطر ۴۱ تا ۶۱ سانتی متر هستند، از خشت گلی و به صورت هنرمندانه‌ای ساخته شده‌اند، به‌گونه‌ای که ظاهر زیبایی به این مسجد بخشیده است.

در ساخت این مسجد از شاخه‌های درخت خرما استفاده شده تا از ترک خوردن بر اثر رطوبت و گرما در امان باشد. دیوارهای این مسجد نیز عایقی در برابر گرمای روز و سرمای شب به شمار می‌ آید.

تاریخچه مسجد

ساخت این بنا، مربوط به  سال ۱۹۰۷ میلادی است و به دلیل سبک معماری اسلامی به کار رفته در آن، بسیاری از مهندسان معماری این مسجد بزرگ را بزرگترین دستاورد معماری شیوه موسوم به سودانی – ساحلی می‌دانند.

 هر ساله مسلمانان منطقه دور هم جمع می‌شوند و با کمک یکدیگر این مسجد را بازسازی می‌کنند. این مسجد از قدیمی‌ترین مساجد این کشور نیست، بلکه از بزرگترین مساجد مالی به شمار می‌رود.

برتری مسجد جامع جنه مالی

این مسجد با هیچ کدام از مساجد کشورهای آفریقای غربی قابل مقایسه نیست. برخی از معماران برجسته اسلامی اعتقاد دارند که  مناره‌های مخروطی مساجد مالی از این مسجد الهام گرفته شده است.

این مسجد دارای سه مناره جعبه‌ مانند و بلند است که از روی دیوار اصلی بلند شده است. هر مناره از پلکانی برخوردار است که آن را به سقف می‌رساند و بلندای هر کدام از آنها شکل مخروطی دارد که برای ساخت آن از تخم شترمرغ بهره گرفته شده است.

بازسازی هر ساله مسجد

هرساله در ماه آوریل رویدادی حماسی به نام روز گل‌اندود برگزار می‌شود. در این روز، دیوار‌های مسجد به‌طور کامل با گِل بازسازی می‌شوند. بازسازی سالانه مسجد بزرگ جنه، تبدیل به جشنواره‌ای شده که طی آن تمامی ساکنان این شهر جمع شده و به صورت نوبتی چند روز به بازسازی مسجد می‌پردازند.

در این مدت و در حالی که جوانان و میانسالان مشغول تعمیر لوله‌ها و پله‌های چوبی مسجد بزرگ شهر و زنان نیز در حال آب‌رسانی به آنها هستند، کودکان در اطراف مسجد و با وسایلی که قرار است در بازسازی آن به کار رود، بازی کرده و کهن‌سالان نیز بر کار بازسازی و تعمیر نظارت می‌کنند.

مسجد جامع جنه آفریقا در سال ۱۹۸۸ میلادی در فهرست میراث جهانی یونسکو قرار گرفت.

پیشنهاد مطالعه:  مطلب جزیره عنکبوت‌های قاتل، مکانی عجیب در پاکستان را بخوانید.

شاید هر روز مکانی جدید را ببینید یا خبر جدیدی از یک ماجراجویی عجیب بشنوید که بسیار جالب و نادر باشند. این موارد ممکن است حاصل یک اتفاق طبیعی باشند یا پدیده‌ای حاصل از وجود انسان. هر چه باشد گاهی می‌تواند شروع یک سفر جالب باشد. سفر به جزیره درختان عنکبوتی در پاکستان! با مجله دلتا همراه باشید تا باهم، این پدیده عجیب را ببینیم.

جزیره درختان عنکبوتی در سند پاکستان، جزیره‌ای است با درختانی پوشیده شده از تارهای عنکبوت، به‌شکلی که انگار یک کرم ابریشم در حال پیله تنیدن به دور آنهاست و قرار است بعد از موعد مقرر بجای درخت، پروانه‌ای زیبا تحویل بگیریم.

جزیره درختان عنکبوتی چطور شکل گرفتند؟

همه چیز از ماه جولای سال ۲۰۱۰ شروع شد که سیلی بزرگ پاکستان را فرا گرفت. بادهای موسمی شدیدی باعث بارش باران به میزانی شدند که ممکن بود در عرض ۱۰ سال در پاکستان ببارد، اما در یک هفته بارید!

این بارش شدید بیشتر از گنجایش همیشگی رودخانه سند بود و سند تحمل این همه آب را نداشت به همین خاطر هم مازاد آب خود را در پنج شهر اطراف خود پراکند و تمام منطقه را به زیر آب برد.

در این سیل بزرگ ۵ استان اطراف رودخانه سند، زیر آب رفتند. در این فاجعه طبیعی بیش از ۲۰ میلیون نفر بی‌خانمان شدند و در حدود ۲۰۰۰ نفر کشته شدند و میلیون ها خانه تخریب شد.

شدت سیل به میزانی بود که عمق آب در مناطقی که به زیر آب رفته بودند، به بیش از ۶ متر می‌رسید. یکی از غیرمنتظره‌ترین اثرات جانبی سیل پاکستان، میلیون‌ها عنکبوت بود که از درخت‌ها بالا رفتند تا از سیل در امان بمانند.

تلاش عنکبوت ها برای فرار از سیل

عنکبوت‌ها هم مانند هر موجود زنده دیگری به دنبال محلی امن بودند و با توجه به این که شدت سیل به میزانی بود که روی زمین چیزی باقی نگذاشته بود و خانه‌ها همه تخریب شده بودند، چه پناهگاهی بهتر از درختان بلند که ریشه آنها در زمین محکم شده است.

عنکبوت‌ها اول فقط مهمان بودند، قرار بود تنها مدتی در بالای درختان سکونت داشته باشند و زمانی که اوضاع به حالت اولیه برگشت، آنها هم به خانه‌هایی تازه بروند، اما چون روند فروکش کردن آب زیاد طول کشید، شروع کردند به ساختن خانه‌ای از جنس تار و درختان را محل زندگی خود کردند. خانه‌ای که به قیمت مرگ درختان تمام شد!

جزیره عنکبوت‌ها

انگار عنکبوت‌ها علاقه‌ای به ترک خانه‌های درختی نداشتند. عنکبوت‌ها از حشرات درختان تغذیه کردند و هنگامی که فروکش کردن آب زمان‌بر شد، تغذیه کردن از خود درختان را به‌صورت طبیعی بر اساس غریزه شروع کردند.

تارهایی لابه‌لای شاخه‌ها و برگ‌های درختان تنیدند. این تارها آنقدر ضخیم و درهم تنیده‌اند که حتی تاکنون، نوع عنکبوت‌هایی که این تارها را بافته‌اند نیز نامشخص است. آنها خانه‌ای امن برای خود ساخته‌اند و این خانه‌ها را دوست دارند.

در فصول گرم سال شاخ و برگ این درختان باعث تلطیف شرایط دمایی می‌شد و درختان با تولید میزان اکسیژن بیشتر هوا را تصفیه و خنک می‌کردند، اما اکنون این درختان مرده‌اند و گرما طاقت فرساست.

موضوع نگران کننده این است که عنکبوت‌ها پس از کشتن یک درخت به سمت بعدی هجوم می‌برند و این برای محیط زیست منطقه فاجعه‌بار است.

در جزیره سند و مناطق اطراف آن، آب‌های سیل به تدریج در زمین فرو رفتند و جمعیت درحال بازگشت به باقیمانده‌های دهکده‌های خود هستند. تاکنون حدود ۹۰ درصد از مردم به مناطق خود بازگشته‌اند اما بخش وسیعی از این مناطق کاملا ویران شده است. اما همین ویرانه‌ها برای برخی عاشقان ماجراجویی، منطقه‌ای دیدنی شده است.

پیشنهاد مطالعه: مطلب شهر عجیب آفریقایی که مردمانش حمام دود می‌گیرند را بخوانید.

نظرتان درباره یک شب رویایی در مسافرخانه‌ای جن‌زده چیست؟ ما را در مجله دلتا همراهی کنید تا ببینیم داستان مسافرخانه پری دریایی چیست؟

در شهر رآی انگلستان، مسافرخانه‌ای وجود دارد که تمامی امکانات یک مسافرخانه مدرن را در اختیار شما قرار می‌دهد. صبحانه کامل، اتاق‌های تمیز و وای‌فای، همگی در مهمانخانه پری دریایی وجود دارند.

مالک رسمی آن جودیت بلینو نام دارد اما او تنها صاحب این مسافرخانه نیست. لازم هست بدانید که سر و صداهایی هنگام اقامت شبانه در این مکان به‌گوش می‌رشد که می‌تواند تجربه ترس را برای میهمانان مسافرخانه به ارمغان بیاورد که این مسافرخانه را تبدیل به جاذبه گردشگری کرده است.

خیابان پری دریایی

به نظر می‌رسد این مسافرخانه یکی از جن زده‌ترین مکان‌های بریتانیا باشد. قدمت این ساختمان درجه ۲ حدودا به قرن دوازدهم میلادی می‌رسد. البته بعضی حتی تاریخ زیر زمین سنگی آن را به سال ۱۱۵۶ نسبت می‌دهند. در سال ۱۴۲۰ این مهمانخانه به شکلی که امروزه مشتریان آن را می‌شناسند، تغییر پیدا کرد و نام خیابانش نیز به خیابان پری دریایی تغییر یافت.

مشهور است که ارواح نا‌آرام در اتاق‌های این مسافرخانه پرسه می‌زنند و احتمالا مشهورترین ساکنان این مسافرخانه گروه قاچاقی هاوخورست بوده‌اند که برای مخفی شدن از این مسافرخانه استفاده کرده‌اند.

چرا مسافرخانه پری دریایی ترسناک است؟

اهمیت شهر رآی برای ارتش و تجارت بسیار زیاد بود، برای اینکه کشتی‌های سلطنتی را تامین می‌کرد، بنابراین یک دسته یاغی به این شهر رفتند که شاید بتوانند چیزی به دست آورند.

دسته هاوخورست، جنوب شرقی انگلستان را به وحشت انداخته بودند. آن‌ها چیزی بیش از ترس ایجاد می‌کردند، درواقع هر کس که به آن‌ها احترام نمی‌گذاشت را می‌کشتند.

سایت مسافرخانه می‌نویسد که تونل‌های مخفی زیادی وجود دارد که یکی از آن‌ها از طریق زیرزمین به مهمانخانه‌ای قدیمی در خیابانی موازی خیابان پری دریایی می‌رسد و امکانات فرار سریع نیز در آن فراهم شده است.

عده‌ای اعتقاد دارند که دو نفر از این یاغیان، هنوز روحشان در مسافرخانه حضور دارد و در راهروها پرسه می‌زنند یا حتی شاید بر روی صندلی گهواره‌ای اتاق شماره ۱۷ نشسته‌اند.

بعضی میهمانان حس می‌کنند که مردانی از میان دیوار‌ها عبور می‌کنند و زنانی شبح‌وار اقلامی مثل لباس‌های خیس را حمل می‌کنند. بسیاری از این اتفاقات بخصوص در اتاقی مشهور به اتاق جیمز دیده شده اند. این اتاق به افتخار شهردار سابق رآی «چارلز جیمز» نام گذاری شده است.

ترسناک‌ترین اتاق مسافرخانه به عنوان اتاق سین نامگذاری شده است. سین یکی از شخصیت‌های اصلی قاچاقچیان بوده است که ظاهرا در اتاقش یک راهروی مخفی وجود داشته و این راهرو در نهایت به یک کافه ختم شده است. عده‌ای در این اتاق صداهایی شبیه به صدای جنگ و شمشیرزنی دوشخص را شنیده‌اند.

مسافرخانه جن زده از سال ۱۷۷۰ بسته بوده است و از سال ۱۹۹۳ صاحب فعلی آن را خریداری کرده است و مسافران و مشتریان خاص خود را دارد. این مسافرخانه از طریق فیلم یلو‌بِرد با بازی گراهام چپمن به شهرت رسید.

پیشنهاد مطالعه: مطلب خانه مخوف جن‌ها در همسایگی کشتی یونانی کیش را بخوانید.

زیباترین جاده‌ های ایران در فصل‌های مختلف، محلی مناسب برای گشت و گذار و تماشای زیبایی‌های طبیعت هستند. این جاده‌ها در سراسر ایران پراکنده شده‌اند. در سفر زمینی، عبور از زیباترین جاده‌های ایران، یکی از جذاب‌ترین بخش‌های سفر است. با مجله دلتا همراه باشید تا با چند مورد از جاده‌های زیبا و منحصر به فرد در ایران آشنا شوید.

جاده چالوس

جاده چالوس یکی از زیباترین جاده های ایران است که در سفر به شمال کشور می‌توانید از رانندگی در آن لذت ببرید. طول این جاده ۱۱۳ کیلومتر است و از هر سمت که وارد این جاده شوید مناظر خارق‌العاده آن حیرت‌زده‌تان می‌کند.

هارمونی آسمان آبی و سرسبزی کوه‌ها و صخره‌ها جذابیت خاصی به جاده چالوس بخشیده است که نمی‌توانید از توقف و عکس گرفتن از آن بگذرید.

جاده چالوس از زیباترین جاده‌های شمال ایران است که همانند قطعه‌ای از بهشت در تمام فصول سال شگفتی‌های خاص خود را دارد و طبیعت بکر آن برای همیشه در ذهنتان ماندگار خواهد ماند. برای بسیاری از پایتخت‌نشینان، تعطیلات، به‌معنای زدن به دل جاده چالوس است.

جاده اسالم خلخال

جاده اسالم-خلخال که استان‌های گیلان و اردبیل را به‌ هم متصل می‌کند حدود ۷۰ کیلومتر طول دارد و به عقیده گردشگران یکی از زیباترین جاده‌های جنگلی ایران است که شگفتی‌های آن بی‌انتهاست.

این جاده که خود به تنهایی یکی از جاذبه‌های گردشگری استان گیلان و اردبیل محسوب می‌شود، به قدری زیباست که بدون شک تمایل دارید در جای‌جای آن توقف کنید و مسحور طبیعت منحصر به فرد آن شوید.

این مسیر حیرت‌انگیز از شهر اسالم آغاز می‌شود و در ابتدا از جنگلی پیچ در پیچ می‌گذرید و پس از یک ساعت رانندگی به دشت‌هایی سرسبز می‌رسید که چشم‌اندازهای خارق‌العاده‌ای دارد.

گردنه حیران

گردنه حیران نیز یکی دیگر از مسیرهای چشم‌نواز شمال کشور است که با ۳۵ کیلومتر طول، استان گیلان را به اردبیل می‌رساند و در جاده اصلی اردبیل-آستارا قرار دارد.

با تماشای چشم‌اندازهای بی‌نظیر حیران، مبهوت شگفتی‌های آن می‌شوید و می‌توانید به راحتی به روستاهای خوش آب و هوای موجود در مسیر دسترسی داشته باشید و یا در رستوران‌هایی که در اطراف جاده قرار دارند، غذاهای محلی را امتحان کنید.

جاده اردبیل به آستارا

جاده اردبیل به آستارا مسیری به طول ۸۰ کیلومتر است و از میان زیباترین جاده های سرسبز در شمال غربی ایران می‌گذرد. این منطقه در مرز بین استان‌های گیلان و اردبیل قرار دارد که هر دو از سرسبزترین استان‌های شمالی ایران هستند. دلیل شهرت این جاده به‌دلیل قرار گرفتن گردنه حیران در طول آن است که از زیباترین گردنه‌های میان جاده‌ای در ایران به شمار می‌رود.

جاده هجیج اورامانات

در سفر به سرزمین کردها، رانندگی در جاده زیبای هجیج به اورامانات را از دست ندهید. این جاده هیجان‌انگیز به صورت مارپیچ در قلب کوه‌های استان کردستان واقع شده و چشم‌اندازهای متنوعی را به مسافران هدیه می‌کند. در بخش‌هایی از جاده، باغ‌های سرسبز و در قسمتی دیگر کوه‌های مرتفع و دره‌های عمیق را مشاهده می‌کنید.

جاده جنگلی دوهزار

جاده جنگل دو هزار هم از زیباترین جاده های سرسبز شمال ایران است که از شهسوار یا تنکابن آغاز می‌شود و تا دل جنگل‌های دو هزار ادامه دارد. این جاده در مسیری کوهستانی و پوشیده از گیاهان سرسبز بالا می‌رود و زیباترین چشم‌اندازهای دریای خزر و مناطق سرسبز شمال ایران را دارد.

دیگر جاده های سرسبز و  زیبای ایران

• جاده شهداد نهبندان
• جاده سراوان فومن
• جاده شاهرود گرگان
• جاده مرزی ارس جلفا
• جاده عباس آباد کلاردشت
• جاده ساحلی چابهار بریس

پیشنهاد مطالعه: مطلب از مرگ‌بارترین جنگل جهان، کسی زنده برنمی‌گردد! را بخوانید.

قلعه جنی کیش قلعه‌ای قدیمی و متروکه است که در جاده جهان در مسیر رفتن به کشتی یونانی قرار دارد و کمتر کسی جرات رفتن به آنجا را دارد. اگر خیلی شجاع هستید و به مکان‌های مرموز و خوفناک علاقه دارید، با مجله دلتا همراه باشید تا سری به قلعه جنی کیش و افسانه‌های آن بزنیم.

آشنایی با قلعه جنی کیش

در جزیره کیش قلعه‌ای کوچک و متروکه در نزدیکی کشتی یونانی قرار گرفته که افسانه‌هایی را در دل خود حبس کرده است. این مکان به قلعه جنی کیش معروف است. بازدید از این قلعه در شب واقعا رعب و وحشت ایجاد می‌کند. هیچ کسی از مردم محلی حاضر نیست در این بازدید شما را همراهی کند. آنها معتقدند این قلعه توسط جن‌ها تسخیر شده است.

وقتی به غروب خورشید نزدیک می‌شویم، قلعه جنی کیش به محل وهم‌انگیز و وحشت‌آوری تبدیل می‌شود. صداهایی که از چاه آب نزدیک قلعه شنیده می‌شود و زوزه وزش باد، ترس این منطقه را بیشتر و بیشتر می‌کند.

افسانه‌های محلی درباره قلعه

اتفاقاتی که در قلعه جنی رخ داده و داستان‌هایی که درباره آن روایت می‌شود، چه بسا که زاییده ذهن و خیال مردم باشد. اما به هر حال این افسانه‌ها در بین مردم محلی کیش رایج است.

این ساختمان مخروبه، در واقع محل خدمت سربازان و درجه‌داران ژاندارمری بوده است.

در اواسط دهه ۴۰ بود که گزارشات مکرری در رابطه با مشاهده جن در این پاسگاه ارائه شد و پرسنل آن مجبور به تخلیه پاسگاه شدند و تا به‌حال هم به همین صورت رها و به قلعه جنی کیش معروف شده است. پرسنل پاسگاه بر این باور بودند که اجنه قلعه را تسخیر کرده و آن را در تصرف خود دارند.

یکی از باورها و وقایع که بین مردم محلی رایج است، مربوط به چهار سربازی می‌شود که باید شب را تا صبح در پاسگاه کشیک می‌دادند. صبح روز بعد وقتی که کارکنان وارد پاسگاه شدند، هر ۴ نفر، با بدنی سرد و چهره‌های بهت زده و سیاه بر روی زمین افتاده و مرده بودند. معلوم نبود شب گذشته چه اتفاقی برای سربازان افتاده بود.

پس از آن اتفاق دیگر کارکنان پاسگاه حاضر به ماندن در آنجا نبودند. اما افسران مافوق و مسئولان، این قضیه را باور نمی‌کردند و اجازه تخلیه پاسگاه را نمی‌دادند. آنها ترس و وحشت پرسنل را بی‌مورد می‌دانستند.

با گذشت زمان، این ترس و وحشت نه تنها کم نشد، بلکه روز به روز بر آن افزوده می‌شد تا جایی که دیگر مسئولان پاسگاه نتوانستند مقاومت کنند و به بهانه قدیمی بودن ساختمان، آن را تخلیه و پاسگاه را به مکان دیگری منتقل کردند.

روایت خوفناک دیگر قلعه

داستان دیگری نیز در بین مردم محلی روایت می‌شود. از آنجایی که این قلعه در مسیر کشتی یونانی جزیره کیش قرار دارد، معمولا راننده‌های تاکسی بعد از غروب خورشید، در این مسیر منتظر مسافر هستند. یکی از این رانندگان بعد از اینکه مدتی منتظر مسافران می‌ماند، شروع به حرکت می‌کند و به سمت قلعه جنی می‌رود.

راننده جن‌ها را که بجای پا، سُم داشتند، در لباس‌های بلند و سفید رنگ می‌بیند. طبق گفته راننده، زمان عروسی اجنه بوده است. از ترسش ماشین را خاموش می‌کند و مجبور می‌شود چند ساعتی را همان‌جا ساکت و بی‌حرکت بماند تا عروسی تمام شود.

اما مشخص نیست کدام واقعیت و کدام زاییده ذهن و تخیل مردم است. بعضی از گردشگران و مردم که در ساعات تاریکی و نیمه‌های شب به این مکان وارد شده‌اند، تجربه‌هایی را تعریف می‌کنند که با عقل جور در نمی‌آید! تجربه‌ای مثل دیدن اشخاص و یا موجوداتی که از حضور بازدیدکنندگان ناراضی بوده‌اند.

پیشنهاد مطالعه: مطلب جزیره‌ای حیرت‌انگیز در یمن! را بخوانید.

امروز به قبیله‌ای عجیب و شگفت‌انگیز در قاره آفریقا می‌رویم، جایی‌که زندگی طبق تکنولوژی، تاثیری بر هویت و آینده‌ این قبیله ندارد. در مطلب امروز مجله دلتا قصد داریم شما را با قبیله هیمبا در نامیبیا آشنا کنیم.

قبیله هیمبا در نامیبیا

نامیبیا کشوری در جنوب غربی آفریقا است و بین بیابان‌های نامیب و کالاهاری قرار گرفته است. مردم قبیله هیمبا در نامیبیا، مجموعه منحصر به فردی از انسان‌هایی هستند که فرهنگ آن‌ها برای بیشتر ما عجیب است. مردم این قبیله در منطقه خودمختار نامیبیا زندگی می‌کنند.

جمعیت این قوم کوچ‌نشین، بین ۲۰ تا ۵۰ هزار نفر برآورد می‌شود. مردم هیمبا از لباسهای کمی برای پوشاندن خود استفاده می‌کنند.

قبیله هیمبا از درختان جوان و برگهای خرما کلبه‌های مخروطی شکل می‌سازند که با بندهای چرمی درهم آمیخته و بعداً با سرگین و لای پوشانده شده است. در داخل کلبه‌ها هیچ امکاناتی وجود ندارد، به جز تشک روی زمین.

شغل و فرهنگ مردم قبیله هیمبا

شعار قبیله هیمبا: «کشاورزی را با گاو شروع نکنید، آن را با انسان‌ها شروع کنید.»

اعضای قبیله‌ هیمبا چوپانان قابلی هستند. این افراد عمدتا دامدار و کشاورز هستند. برخی از روستاییان از نظر اجتماعی مذهبی هستند و خدایان قدیم خود را می‌پرستند. زنان این قبیله هم در طی روز، مشغول جمع‌آوری هیزم، پخت ‌و پز، سرو غذا و یافتن منابع آب تازه هستند.

چند‌همسری در بین آنها پذیرفته شده‌ است و دختران جوان در سنین پایین ازدواج می‌کنند. زنان هیمبایی قبل از ازدواج فقط یک‌بار حمام می‌کنند. آن‌ها موهای خود را با خاکستر می‌شویند و این مو‌ها را تا زمان مرگ حفظ می‌کنند.

رسوم عجیب در این قبیله

زنان و مردان هر دو بدن خود را با اوتجیزه که مخلوطی از کره، چربی و خاک‌رس است می‌پوشانند. این مخلوط، رنگی مایل به قرمز به پوست آنها می‌بخشد که نمادی از خون است که به‌نوبه خود نمادی از زندگی است.

قبلاً تصور بر این بود که این ماده برای حفاظت در برابر اشعه آفتاب و دور کردن حشرات استفاده می‌شود، اما زنان قبیله هیمبا گفته‌اند که این ماده کاربرد کاملاً آرایشی دارد.

زنان هیمبا، زیباترین زنان شناخته شده‌اند

برای اعضای قبیله ظاهر، نقش مهمی در فرهنگ سنتی دارد. نمایندگان هیمبا، جزئیات و ظاهر افراد را دقیقاً کنترل می‌کنند و از پوست و موهای آنان مراقبت می‌کنند. آنها کمبود لباس را با تزئینات متعدد ساخته شده از مس، صدف و مروارید جبران می‌کنند.

زنان قبیله نیمه صحرا نشین هیمبا، برای موهای خود نیز از اوتجیزه استفاده می‌کنند و به‌دلیل موها و رنگ قرمز صورت خود مشهور هستند.

این بخش مهمی از سنت‌های چند صد ساله است و زنان قبیله هیمبا به عنوان زیباترین زنان شناخته می‌شوند. ویژگی‌های ظریف صورت و چشمان بادامی‌شکل آنها همیشه مورد تحسین مسافران قرار گرفته است.

حمام دود

آنها برای نظافت خود نوعی خاک سرخ روی بدنشان می‌مالند و بصورت روزانه بدنشان را با نوعی دود خاص بخور می‌دهند. حمام دود به این‌صورت است که درون یک ظرف پر از گیاهان مخصوص تکه‌ای ذغال سرخ شده می‌اندازند و پس از سوختن گیاهان و تولید دود بر روی ظرف خم می‌شوند تا دود به بدنشان برخورد کند.

در همین حین بدلیل حرارت ایجاد شده از ذغال و سوختن گیاهان بدنشان شروع به تعرق می‌کند و پس از آن با استفاده از رطوبت حاصل از تعرق بدنشان را شسته وتمیز می کنند.

از اینکه افراد این قبیله با آب حمام نمی‌کنند خیلی شگفت‌زده نخواهید شد، وقتی بدانید که آن‌ها در یکی از خشن‌ترین و کم‌آب‌ترین مناطق آب و هوایی دنیا زندگی می‌کنند.

مردم هیمبا بسیار در مقابل غریبه‌ها مهمان‌نواز هستند و از گردشگران استقبال می‌کنند، ولی اجازه ورود فرهنگ جدیدی را به درون ساختار قبیله خود نمی‌دهند.

پیشنهاد مطالعه: مطلب روستایی عجیب در البرز که جزو نقشه ایران نیست! را بخوانید.

روستای ایستا طالقان که به روستای توقف هم مشهور است یکی از رازآلودترین مکان‌های جهان محسوب می‌شود که در استان البرز واقع است. سبک زندگی در این روستا به دور از از مدرنیته و بر مبنای زندگی قاجاریه صورت می گیرد. در این مطلب از مجله دلتا قصد داریم درباره روستایی که به ایستگاه توقف تکنولوژی معروف است صحبت کنیم.

ویژگی‌های عجیب روستای ایستا طالقان

ایستا روستای منظم و تمیزی است که از دور شبیه به یک دهکده کوچک سبز به نظر می رسد. ساکنین ایستا در اصل ترک ‌زبان هستند. در کوچه‌های این روستا اثری از رد پای خودروها دیده نمی‌شود. مردم روستا، زندگی و آداب و رسوم گذشته را همچنان حفظ کرده‌اند.

در روستای ایستا کسی کاری به کار کسی ندارد. برای تردد در بین کوچه ها و خیابان‌هایی که در این روستا وجود دارد شما می‌بایست که از اسب و قاطر استفاده کنید.

مردمانی که چون تابلو نقاشی زندگی و آداب و رسوم گذشته را در عصر ارتباطات یدک می‌کشند. نه تنها شبها پای تلویزیون نمی‌نشینند که به شب‌نشینی هم اعتقادی ندارند. عروسی و عزا ندارند و مراسمی چون جشن تولد، سالگرد ازدواج و… برای آنان معنا و مفهومی ندارد. مهمان نواز هستند به شرطی که احدی از زنان قصد ورود به روستای آن‌ها را نداشته باشد.

در روستا زنان هم زندگی می‌کنند همان‌طور که تاکنون کسی از دنیای بیرون زنان آنان را ندیده است. اما به ندرت از خانه خارج می‌شوند. در واقع فقط وقتی مجبور هستند از خانه بیرون می‌روند.

اهالی روستای ایستا یا روستای توقف شناسنامه ندارند و جزو آمار جمعیت ایران به حساب نمی‌آیند. هیچ‌گونه خدمات دولتی را دریافت نمی‌کنند. جایی که هرگونه امکانات دنیای جدید را نمی‌پذیرند.

وضعیت تحصیل و سبک زندگی در روستای ایستای طالقان

جزایر سوکوترا یا سُقُطرا (به عربی: سقطری) مجمع ‌الجزایری است که در باختر اقیانوس هند، میان دو قاره آسیا و آفریقا و در دهانه خلیج عدن قرار دارد. این جزایر جزو کشور یمن محسوب می‌شوند. با مجله دلتا همراه باشید تا دراین مقاله به معرفی این جزیره‌ مرموز بپردازیم.

سوکوترا نام جزیره‌ای است که مردم از آن با نام جواهری در دریای عرب یاد می‌کنند. جزیره‌ای که سرشار از تنوع زیستی عجیب و غریب، مناظر طبیعی فوق العاده، سواحل افسانه‌ای، غارهای آتشفشانی تحسین‌ برانگیز، آب‌های بلوری و صخره‌های مرجانی طبیعی و دست‌نخورده است.

جزایر سوکوترا یکی از عجیب‌ترین مکان‌های روی زمین

سوکوترا از یک طرف در اقیانوس هند و از یک سو نزدیک ساحل شاخ آفریقا قرار دارد و حدود ۳۵۰ کیلومتر از جنوب شبه جزیره عربی فاصله دارد.

سوکوترا یکی از دورافتاده‌ترین مکان‌های روی زمین و منطقه‌ای اقلیمی است. این جزیره بالغ بر ۷۰۰ گونه مختلف گیاه و جانور را در خود جای داده است که یک سومشان فقط مخصوص این منطقه هستند و در هیچ کجای جهان یافت نمی‌شوند.

این منطقه هوایی گرم و خشک و نامناسب دارد و با این وجود گیاهان عجیبی اینجا می‌روید. درختان اینجا ظاهری شبیه قارچ دارند.

طبیعت به داشتن چنین جزیره‌ فوق‌العاده‌ای به خود می‌بالد. این جزیره به سبب گیاهان منحصر به‌فردش و تنوع زیستی‌ عجیبی که دارد، زبانزد همگان است.

به عنوان مثال درخت خون اژدها یک نمونه‌ بی‌نظیر در این جزیره است. علت این نامگذاری شیره‌ سرخ رنگی است که از آن تراوش می‌شود و گفته می‌شود مصارف دارویی هم دارد. از دیگر گونه‌های باارزش در این جزیره درخت خیار است، که شکل آن شبیه به یک خیار بزرگ است و درخت بطری غول پیکر.

فضای این جزیره اعجاب‌انگیز

فضای داخلی این جزیره‌ زیبا نیز با کوه‌های بسیار بلند و سرسبز و همچنین فلات‌های سنگ آهک پوشیده شده است. در این مکان زیبا علاوه برگونه‌های جانوری و گیاهی منحصر به فرد، وجود تپه‌هایی با شن‌های سفید نیز به زیبایی آن می‌افزاید.

جزیره‌ سوکوترا همچنین یک مکان فوق‌العاده برای تماشای انواع پرندگان است. این جانداران کم نظیر یکی از دلایلی هستند که این جزیره را از لحاظ تنوع زیستی از بقیه جدا می‌کند. در حدود ۱۲۰ گونه از پرندگان تاکنون در این جزیره یافت شده اند.

همچنین این جزیره از لحاظ نرم‌تنان و خزندگان نیز غنی است که ۹۰ درصد از این گونه‌ها در هیچ‌جای دیگر پیدا نمی‌شوند. این دلیل محکمی است که طرفداران غواصی از گوشه و کنار دنیا به این جزیره می‌آیند تا زیبایی تمام نشدنی این مکان را در زیر آب به تماشا بنشینند.

اگر زمانی از جمهوری یمن دیدن کردید حتما به خاطر داشته باشید که تماشای این جزیره‌ بی نظیر را که خیلی از این کشور دور نیست، از دست ندهید.

پیشنهاد مطالعه: مطلب دهکده شگفت‌انگیز ارباب حلقه‌ها در نیوزلند را بخوانید.

دریاچه ناترون تانزانیا، دریاچه‌ای مخوف و ترسناک است که حیوانات مختلف از جمله پرنده‌ها را به سنگ تبدیل می‌کند. بومیان این دریاچه را نفرین شده و اسرارآمیز می‌دانند و به‌هیچ وجه حاضر نیستند در آن شنا کنند. اگر به ماجراجویی در این دریاچه جذاب و دیدنی علاقه دارید، با ما در مجله دلتا همراه باشید.

در ساحل این دریاچه با پرندگان بی‌شماری مواجه می‌شوید که به سنگ تبدیل شده‌اند و در وضعیت‌های مختلف خشک شده‌اند! تصویر جسد پرندگان که کاملا خشک و فسیلی شده‌اند، جنبه بسیار ترسناکی به این دریاچه می دهد.

دریاچه ناترون 

دریاچه ناترون یک دریاچه نمکی و قلیایی است که در شمال تانزانیا واقع است. موقعیت خاص این دریاچه به‌گونه‌ای است که آب وارد دریاچه می‌شود ولی از آن خارج نمی‌‎شود. در نتیجه آب موجود در دریاچه تنها از طریق بخار می‌تواند خارج شود. در طول سال‌ها به مرور، آب دریاچه بخار شده و غلظت بالایی از نمک و دیگر مواد معدنی برجای مانده است.

موجودات کمی توان زندگی در چنین آبی را دارند. در دریاچه ناترون تنها چند گونه ماهی، چند نوع جلبک و گروهی از فلامینگوها زندگی می‌کنند که از همین جلبک‌ها تغذیه می‌کنند.

داستان شگفت‌انگیز دریاچه ناترون تانزانیا

در سال ۲۰۱۱، یک عکاس به مناطق شرقی آفریقا سفر می‌کند و از طریق مسیری انحرافی راه دریاچه ناترون تانزانیا را در پیش می‌گیرد. او فکر می‌کرد دریاچه ناترون محلی عالی برای عکاسی از حیوانات وحشی است ولی پس از سفر متوجه شد این دریاچه‌ مشهور، حیوانات را خشک نموده و به نوعی انگار این حیوانات تبدیل به سنگ شده‌اند.

این عکاس، پرندگان را در موقعیت‌هایی قرار داد که گویی زنده هستند و آن‌ها را در یک مجموعه جالب منتشر کرد. اما به گفته خودش، «وضعیت بدن پرندگان تغییری نکرده است و ما تنها آن‌ها را روی شاخه‌ها و اماکن دیگر قرار دادیم و از آن‌ها عکاسی کردیم.»

دلیل تبدیل شدن پرندگان و حیوانات به سنگ چیست؟

بومیان آفریقا این دریاچه را نفرین‌شده و اسرارآمیز می‌دانند و به‌هیچ‌ وجه حاضر نیستند در آن شنا کنند. اکثر اوقات سال، دمای آب دریاچه بین ۴۰ تا ۶۰ درجه سانتی‌گراد است. همچنین آب ناترون مواد معدنی گوناگونی در خود دارد که وجود این عوامل در کنار هم باعث شدند تا این منطقه محیط مناسبی برای زیست حیوانات نباشد.

آب این دریاچه از رود ایوازو‌نیرو تامین می‌شود و آب این رود هم مملو از مواد معدنی است و در طی حرکتش به سوی ناترون از چشمه‌های آب گرم متعددی عبور می‌کند.

با این تفاسیر هنگامی که آب به دریاچه ناترون می‌رسد دمای بالایی دارد و وجود نمک در آن، آب را شبیه به ماده‌ای شبیه مواد مذاب می‌کند. پرنده‌ها و سایر حیواناتی که برای شنا یا استفاده از آب ناترون وارد آن می‌شوند می‌سوزند یا مسموم می‌شوند.

اتفاق عجیبی که در دریاچه نمک ناترون می‌افتد، سقوط پرندگان مهاجر به داخل آب است!

غلظت بالای مواد شیمیایی باعث می‌شود سطح آب به شدت صیقلی شود و مثل یک در شیشه‌ای عمل می کند. پرندگانی که بالای سطح آب پرواز می کنند تصور می کنند همچنان در حال پرواز در آسمان هستند و متوجه نمی‌شوند که دارند به سطح آب خیلی نزدیک می‌شوند.

در نتیجه ناگهان داخل آب سقوط می‌کنند! البته این موضوع به پرندگان محدود نمی‌شود و چند ‌وقت پیش یک هلیکوپتر هم دچار این توهم و سراب شد و داخل آب سقوط کرد. جالب است بدانید که لاشه هلیکوپتر به سرعت در آب شور و معدنی دریاچه پوسیده شد.

پیشنهاد مطالعه : مطلب از مرگ‌بارترین جنگل جهان، کسی زنده برنمی‌گردد را بخوانید.

خیابان سی تیر تهران یکی از محله‌های قدیمی و اصیل شهر تهران است. این خیابان از گذشته‌های دور تا به امروز قسمتی جدانشدنی از قطب‌های گردشگری کشور بوده است. امروز با سنگفرش شدن خیابان و حضور غرفه‌های سیار خیابانی بر جاذبه‌‌‌‌‌‌های آن افزوده شده‌ است. با مجله دلتا همراه شوید تا با هم گشتی کوتاه در خیابان سی تیر تهران داشته باشیم.

خیابان سی تیر در گذر زمان

خیابان ۳۰ تیر در منطقه ۱۲ شهر تهران قرار دارد. در واقع می‌توان گفت حدود ۶۰ درصد از آثار تاریخی تهران که در فهرست میراث باستانی به ثبت رسیده‌اند واقع در این منطقه می‌باشند. این خیابان، ۱۵ موزه را در اطراف خود جای داده است.

• ابتدا این خیابان مریض خانه نام داشت. گفته می‌شود در گذشته بخاطر مریض ‌خانه‌ای که در ابتدای آن وجود داشت، نام آن مریض خانه بوده است.
• پس از آن به علت اینکه محل زندگی قوام السلطنه در خیابان ۳۰ تیر بود نام او را بر این خیابان گذاشتند.
• بعد از گذشت چند سال باز هم اسم آن تغییر یافت و این بار ادیان نامیده شد. به این دلیل که در این خیابان آثاری از نمادهای سه دین وجود داشت آن را خیابان ادیان نامیدند. این ۳ آثار از قبیل کلیسای انجیلی (پطرس مقدس)، کنیسه حییم و آتشکده زرتشتی فیروز بهرام می باشند.
• در آخر نیز به علت قیام سی تیر نام آن باز تغییر یافت و ۳۰ تیر نامیده شد.

دیدنی‌های تاریخی سی تیر تهران

خیابان سی تیر با بافتی تاریخی، سنگفرشی زیبا و موزه‌ها و بناهای ارزشمند، یکی از جذاب‌ترین خیابان‌ها و جاهای دیدنی تهران است که در این قسمت تعدادی از این جاذبه‌ها را معرفی می‌کنیم.

• موزه ملی ایران: موزه ملی ایران با قدمتی حدود ۶۰ سال بزرگ ترین موزه باستان‌شناسی و تاریخ ایران است. این موزه در فرهنگ موزه‌داری ایران به عنوان موزه مادر محسوب می‌شود.

• کلیسای انجیلی (پطرس مقدس): بنای ساخته شده در دوران قاجار که ساخت آن با تلفیقی از معماری اروپایی و ایرانی انجام شده است.
• کنیسه حییم: این بنا را اولین کنیسه شهری در ایران می‌دانند.
• کافه گل رضائیه: دیوار‌های پوشیده از عکس‌های نویسندگان و شاعران، میز و صندلی‌های چوبی ساده با نور قرمز، بخاری خاموش قدیمی، لیوان‌ها و فنجان‌های قدیمی و تمیز با چیدمانی مرتب به‌ اضافه بوی گرم و ملایم قهوه، شما را به دهه ۳۰ یا ۴۰ تهران می‌برد.

• باغ ملی تهران: در کنار موزه ملک، باغ ملی تهران قرار دارد که بنا‌های تاریخی همچون سر در باغ ملی و موزه‌های فراوانی مانند موزه پست و مخابرات و موزه عبرت را در خود جای داده است.

کافه و رستوران‌های خیابان سی تیر

چندین کافه و رستوران قدیمی در نزدیکی و داخل این خیابان وجود دارد، اما آنچه آن را بیش از پیش هیجان‌انگیز کرده است غذاهای خیابانی است.

با حضور در خیابان سی تیر می‌توانید، از خوردن غذاهای خیابانی لذیذ که با سبک و سیاق متفاوت و بی‌نظیری ارائه می شوند لذت ببرید. این غذاهای خیابانی توسط دست فروشان بر روی چرخ ها و فود‌تراک‌هایی که با سلیقه مزین شده‌اند آماده و با قیمتی ارزان به شما ارائه می شوند.

در اوایل سال ۹۵ بود که خیابان سی تیر سنگفرش شد. کمی بعد دکه‌هایی نیز در خیابان مستقر شدند و خبر از یک اتفاق تازه در این مکان دادند. آذرماه همان سال بازار غذاهای خیابانی رسما افتتاح شد. در این خیابان شاهد صحنه‌هایی زیبا و قشنگ خواهید بود، از چای سماوری و چای آلبالو گرفته تا دوچرخه‌‌ای که تبدیل به کافه‌‌ای کوچک اما جذاب شده است.

پیشنهاد مطالعه: مطلب تنها گنبد نمکی متقارن جهان در ایران را مطالعه کنید.